دانلود رمان بی صدا طلوع کن pdf از پروانه. ص با لینک مستقیم

دانلود رمان بی صدا طلوع کن از پروانه. ص با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

دختر داستان ما، رازهایی تو زندگیش داره که حتی نزدیک ترین افراد خانوادش هم ازش بی اطلاع اند.. زندگی پر از عشق ممنوعه… عشقی که نباید به ذهن و زبون بیاره چون در این صورت… این رمان از زندگی نامه چند شخصیت نوشته شده که در اخر همگی بهم وصل میشن..

خلاصه رمان بی صدا طلوع کن

” طلوع “جانمازم رو جمع کرده و داخل کمد گذاشتم..
هر بار با خوندن نماز آروم و سبک میشدم..آیهان در زد و وارد اتاق شد.. خوبی طلوع؟! بدک نیستم.. چیزی شده؟!چرا اینجوری شدی؟راستش الان سرگرد زنگ زد..‌دلم مثل سیر و سرکه می‌جوشید…زمان به کندی می‌گذشت و آیهان قصد حرف زدن نداشت..  توروخدا یه چیزی بگو.. حامی چیزیش شده؟!

آیهان دستمو گرفت و با خودش به کنار تخت برد.
روی تخت نشستیم و گفت: حرفایی که بهت میزنم فقط حدس و گمانِ طلوع… هنوز چیزی، قطعی مشخص نیست..توروخدا بگو چی شده خب.. حالم داره بد میشه… لباس های حامی رو پیدا کردند که متاسفانه… کلماتی که می‌شنیدم مثل قطره های آب سرد روی تن و بدنم ریخته می‌شدند.. دستام شروع به لرزش کرد.. بغض کرده بودم و چشام پر از اشک بود…

متاسفانه لباساش خونی بودند..ساعتش شکسته بود و انگاری روی زمین کشیده بودنش.. یعنی میخوای بگی…هنوز نمیدونیم طلوع.. پریشب با عموی حامی تماس گرفته بود و تلفن رو قطع نکرده بود واسه همین تونستن رد شو بزنن اما وقتی مامورها اونجا رسیدن هیچکس اونجا نبود فقط چندتا از وسایل حامی و یه مقدار لباس و این چیزا اونجا پیدا کردن.