دانلود رمان راز سیاوش pdf از فارست ربیعی با لینک مستقیم

دانلود رمان راز سیاوش از فارست ربیعی با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

سیاوش یک مرد پولدار و سرشناس در عرصه کار ساختمان سازیه. زندگی عاشقانه ی سیاوش همراه با نامزدش که تنها یک ماه مانده بود به عروسی شان پس از افشاگری راز پدر سیاوش، و دونستن آنچه که در گذشته اتفاق افتاده بود، باعث ناپدید شدن ناگهانی سیاوش میشه. همین باعث ترس و اضطراب اطرافیان او میشه که چه ماجرایی پشت این راز نهفته است؟

خلاصه رمان راز سیاوش

صدای مامان مليح رو ميشنيدم که اسممو مدام سر نمازش تکرار ميکرد… انگار داره برای یه بدبختِ بيچاره دعا ميکنه!!چنان با سوز و اه و ناله اول اسممو ميگه که دل آدمو ریش ميکنه! هرچقدر به صدای دعاهاش گوش ميکنم از همه چی ميگه از
سلامتی،کار،زن گرفتنم،حتی بچه دار شدنم این چند شبه آخر هر دعاش اینه که پدرم از سر تقصير من بگذره داشتم به آخر دعاش فکر ميکردم! من واقعا تقصير داشتم؟نمی دونم این همه دعا اخر سر ميتونه گره کور زندگی منو باز کنه یا نه؟

نمی دونم کدوم چشم حرومی زندگی ارومم رو چشم زده که حوصله ی هيچی رو ندارم منی که اصلا هيچی برام مهم نبوده الان با بدبختی نشستم  دارم دعاهای مامان مليح رو گوش ميکردم اشک از چشمام سر خورد و لابه لای موهام رفت…دیگه کم کم داشتم عادت ميکردم به اینکه بعد از نماز صبح روی همان سجاده آقا جون به پشت دراز بکشم و به بخت بلند
بدبختی ام فکر کنم که چی شد اون همه زندگی من؟
بابت یه ندونم کاری پدر و مادرم همه چيز لو رفت…
اوایل وقتی مامان مليح این وضع منو ميدید مدام سرکوفتم ميزد