دانلود رمان خواستگاری یا انتخاب pdf از مرتضی مودب پور با لینک مستقیم
دانلود رمان خواستگاری یا انتخاب pdf از مرتضی مودب پور
دانلود رمان خواستگاری یا انتخاب از مرتضی مودب پور با فرمت pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
مریم و فریبا و شهره واستادن و منتظرن که مترو بیاد. در ضمن دارن با هم دیگه صحبت می کنن. تو مترو یه عده خانم و آقا هم هستن. البته بیشتر خانما هستن.. فریبا: یه دختر، کالا یا یه چیز فروشی نیس که بذارنش تو یه مغازه و براش مشتری بیاد و اگه پسندیدش، ببره بزاره تو خونه ش! مریم: منکه از این جرات آ ندارم به بابام بگم من می خوام برم خواستگاری!
خلاصه رمان خواستگاری یا انتخاب
فريبا: پس حق انتخاب ما چی می شه؟! يعنی ما محکومیم که همیشه انتخاب بشیم؟ حق نداريم خودمون انتخاب کنیم؟! مريم: آخه چه جوري می شه؟! يعنی اگه ما سه تا اين رسم رو عوض کنیم، ديگه از اين به بعد جاي اينکه پسرا بیان خواستگاريه دخترا، دخترا می رن خواستگاريه پسرا؟! تو همین موقع فريبا متوجه صحبت دو تا خانم که کنارشون واستادن می شه و به مريم و شهره اشاره می کنه که اونام گوش کنن..
يکی از خانمها: تو بمیري مهین، صد تومن صد تومن از خرجی خونه زدم تا پول آرايشگاه رو گذاشتم کنار! بجون تو با چه بدبختی از خانمه وقت گرفتم و رفتم پیشش. کردم! ترو کفن به مرگ تو سه ساعت تموم زير دستش جون دادم تا سرمو Light High کردم اگه دروغ بگم! همچین خودمو تند رسوندم خونه که نکنه آقا زودتر از من برسه!
خلاصه يه دستی تو صورتم بردم و نشستم با ذوق و شوق تا آقا تشريف بیارن خونه. اين خانم هر قسمی که به جون دوستش می خوره، قیافه ي دوستش بد می شه و انگار داره حالش بهم می خوره.. خانم اولی ادامه می ده: تا رسید و رفتم جلوش اما ترو تو گور گذاشتم اگه دروغ بگم، دريغ از يه نیگاه خشک و خالی..