دانلود رمان مال من باش pdf از نگین قاسمی با لینک مستقیم
دانلود رمان مال من باش pdf از نگین قاسمی
دانلود رمان مال من باش از نگین قاسمی با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
زیبا با دزدیده شدنش توسط ارسلان پسر خشن و خلافکاری،که هیچ چیزی توی جهان نیست که نتونه به دستش بیاره، زندگیش از اینرو به اون رو میشه. ارسلان از کودکی با یه بیماری بزرگ شده که کلی هم ازش لذت میبرم و ببینین که زیبا قصه ما با ورودش به زندگی ارسلان مجبوره که با این شرایط بسازه و جزوی ازش بشه…
خلاصه رمان مال من باش
چشم غره ای بهش رفتم و روبه خانمه با لبخند سلام کردم و به سمتش رفتم و دستم و سمتش دراز کردم: من زیبام عزیزم. دستم و فشرد و از اون حالت تعجبش در اومد با لبخند گفت: سلام خوشگل خانم خوشبختم منم گلچهره ام لبخندی زدم و سرم و چرخوندم و دور تا دور و نگاه کردم چه آشپزخونه ای خدایی شبیهه فیلمای ترکیه آدم حظ میکنه میبینه، مخلوط سفید و فیلی بود.
با لبخند به سمتش برگشتم و گفتم: شما اینجا کار خدماتی انجام میدین؟ بله خوشگلم من از وقتی آقا بچه بود اینجا بودم کارهای خونه و آقا رو میرسم. اوه تنها؟ چطوری میرسیدین؟ خونه به این بزرگی و تمیز کاریش و غذا و فلان و بهمان، خیلی کار سختیه. نه فدات شم تنها نیستم،۲تا گل دختر دارم اونام کمکم میکنن الان مرخصین.
آهاان… هموون، چون خیلی سخته تنهایی آخه کوچیکم که نیست، حالا به هر حال من از این به بعد قراره کارهای آشپزی و آشپزخونه و تمیزی اتاق اون پسره و انجام بدم. چشماش درشت شد و با تعجب من و نگاه کرد، پسر راننده هم شروع کرد به خندیدن. وای آقا رو میگی اون پسره؟! چشم غره ای رفتم و گفتم: آره رانندهه گفت: