دانلود رمان باوان pdf از رویا نیک پور با لینک مستقیم
دانلود رمان باوان pdf از رویا نیک پور
دانلود رمان باوان از رویا نیک پور با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
همتا دختری که بر اثر تصادف، بدلیل گذشتهای که داشته، مغزش تصمیم به فراموشی انتخابی میگیره. حالا اون دختر حس میکنه هیچکدوم از چیزایی که از گذشتهش براش تعریف میکنن واقعی نیست اما فقط یه چیز رو یادش میاد. یه حس… یه نامه که از خودِ گذشتهش لای کتاب موردعلاقهش پیدا میکنه! وقتی تصمیم میگیره عوض بشه و زندگی جدیدشو از نو بسازه که آدمای گذشتهش پاشون به زندگیش باز میشه و این وسط همتا حس میکنه. یه حس عمیق… پایان خوش
خلاصه رمان باوان
من! ساده ترین کلمه، تشکیل شده از دو تا حرف و اولین ضمیر توی ادبیات فارسی برای بیانِ اول شخص. و همین طور غریب ترین کلمه توی زندگی من. من… خودمو نمیشناسم. انگار که تازه متولد شده باشم و انگار تمام زندگیم تا الان یه دروغ بزرگ بوده. نمیدونم کی ام، کجام، حتی یه جمله ی کوتاه برای معرفی خودم ندارم.
اون دخترمونه علی چطور انقدر نسبت به رفتاراش بی تفاوتی؟ توی این دو هفته حتی یه بارم منو مامان صدا نکرده اونم همتایی که مامان جون مامان عزیزم مامان قربونت برم از دهنش نمیفتاد علی من خستهم تا کی قراره وضع همین باشه؟ صدای گریه ی آمیخته به جیغِ مریم قلبم رو توی دست هاش فشرد و له کرد اولین بارِ امروز نبود که این طور گریه میکرد و جیغ میکشید و باعث میشد
برای هزارمین بار خودم رو لعن و نفرین کنم و از خودم متنفر شم همین کم بود تنفر از خودم علیسعی داشت با صداش آرامش رو به مریم تزریق کنه بعد از هر بار گریه ی مریم میدیدم که چطورهزار سال پیر میشه چقدر عاشق بود مریم جان، عزیز دلم، صبور باش شنیدی که دکتر چی گفت زمان میبره صدای گریه ی مریم قطع نمیشد تصمیمم اما آنی بود و قطعی زمان نمیخوام من دخترمو میخوام اون دختر من نیست علی بخدا نیست همتای من انقدر یخ نبود انقدر سرد نبود علی دخترمو بهم برگردون جیغ میکشید داد میزد من رو…