رمان تخیلیرمان خارجیرمان عاشقانهرمان فانتزیرمان معماییرمان هیجانی

دانلود رمان آلفای دور افتاده pdf از aileen_erin با لینک مستقیم

دانلود رمان آلفای دور افتاده pdf از aileen_erin

دانلود رمان آلفای دور افتاده از aileen_erin با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

وقتی تسا مک‌ کید به همراه خانواده‌ اش به تگزاس نقل‌مکان کرد، زندگی براش به طرز عجیبی دیوونه‌ کننده شد. تسا از یه دختر تقریبا عادی که توانایی دیدن تصاویر ذهنی رو داشت، تبدیل به یه گرگینه قدرتمند شد. اون با خون‌آشام‌ ها جنگید و یه نفرینی که تقریبا شکست‌ ناپذیر بود رو از بین برد! همچنین یه جفت جذاب پیدا کرد تا بقیه زندگیش رو با اون سپری کنه و این جفت کسی نیست جز داستین لوران! همه‌ چیز خوب پیش میرفت تا اینکه زمان برگزاری مراسم ماه کامل فرا رسید. قبل از اینکه تسا بتونه پیوندش رو با داستین محکم کنه؛ جادوگران تگزاس دروازه‌ های سنت‌ ایلبه رو درهم شکستن و خواستار این شدن که تسا باید به آلکوئلار برگرده؛ چون اون تنها وارث مسلم رهبری جادوگراست …

خلاصه رمان آلفای دور افتاده

پرتوهای گرم خورشید به صورتم برخورد میکرد. روی میز چوبی که تو حیاط پشتی خونه پدر و مادرم قرار داشت، نشسته بودم. آرنجهامو روی میز گذاشتم و بهشون تکیه دادم. بوی گوشتی که داشت سرخ میشد، دهنم رو آب انداخته بود. شکمم به قار و قور افتاده بود و من دیگه اینو خوب میدونستم که حداقل میتونم ۱۲ تا همبرگر رو به تنهایی بخورم. از زمانی که به گرگینه تبدیل شدم، این اولین باره که با به یادآوردن این موضوع تعجب نمیکنم. پیکنیک تولد من، شروع خوبی داشت.

همه از وقتی که به اینجا اومده بودیم، خودشون رو سرگرم کرده بودن. لبخند زدم و اجازه دادم صدای بچه ها منو تو خودش غرق کنه. آکسل برادرم و آدریان مشغول حرف زدن درمورد مسائل جادوگری
بودن و همزمان توپ فوتبال رو هم به سمت هم پرتاب میکردن. صدای پیدرپی ضربه دستهاشون به توپ، به طرز عجیبی به جای اینکه رومخ باشه، آرامشبخش بود. مامان داخل خونه، مشغول آماده کردن غذاهای فرعی و دسر بود تا در کنار همبرگر، اونا رو هم داشته باشیم. پدر هم که طبق معمول مشغول آماده کردن گوشتها بود.

کریس و مردیت از دوناوان میخواستن که بعضی از استراتژیهایی که علیه خونآشام ها به کار میبره رو بهشون نشون بده. دوناوان هم یه حرکتی رو روی کریس پیاده کرد که کریس به سمت نزدیکترین درخت پرتاب شد. خندیدم و بلند گفتم:

اطلاعات رمان آلفای دور افتاده

نام رمان : آلفای دور افتاده
نویسنده رمان : Ailenn_erin
ژانر رمان : عاشقانه؛ هیجانی، تخیلی، معمایی
ملیت رمان : خارجی
ویرایستار رمان : سایت ناولزلند
تعداد صفحه رمان : 288
اگر شما نویسنده این رمان هستید، میتوانید درخواست حذف ارسال کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا