دانلود رمان در آغوش آتش pdf از هاله بخت یار با لینک مستقیم
دانلود رمان در آغوش آتش pdf از هاله بخت یار
دانلود رمان در آغوش آتش از هاله بخت یار با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
آتریسا، دختر بیگناهیه که همراه مادرش از دست پدر معتادی که قصد فروختنش رو داره فرار میکنه اما تصادفی برای مادرش رخ میده و به کما میره و دکتر امیرسام آریا، مردی سی ساله و فوقالعاده جدی پزشک مادرش میشه. اون رو جواب میکنه و به التماسهای آتریسا برای نجات مادرش بی توجهی میکنه اما اتفاقی میافته که برای امیرسام گرون تموم میشه و عذابوجدانش باعث میشه که به اجبار…
خلاصه رمان در آغوش آتش
یقه ی کاپشنم رو کمی بالاتر کشیدم و دستام رو داخل جیباش فرو بردم … سرد بود … وحشتناک! اونقدری که کم مونده بود دندونام بی توجه به فک قفل شده م از عصبانیت به هم بخورن! پا تند کردم سمت در خروج و نفسم رو صدادار بیرون دادم … بخاری که از دهنم خارج شد، سرمای وحشتناک هوا رو دوباره و دوباره بهم یادآوری کرد … متنفر بودم از سرما … متنفر!
بارون می زد … تندتر از همیشه! و من، بدون چتر و زیر این بارون تند، با هر قدمی که برمی داشتم به بی حواسیم لعنت می فرستادم … آقای دکتر … دکتر آریا … تو رو خدا وایسید! دکتر آریا … صدایی که صاحبش این روزا مخل آرامشم شده بود، باعث شد از حرص پوفی بکشم و زیر اون بارون تند سر جام بایستم … دستام محکم مشت شدن و اون لحظه، دلم خواست تمام اعتبارم و زیر پا بذارم و تا در خروج یه نفس بدوم … اونقدر بدوم تا مثل هر روز این صدا رو نشنوم.
دستای مشت شده م رو از جیب کاپشنم بیرون آوردم و سمتش برگشتم … داشت می دوید … با یه مانتوی نازک و شالی نازک تر! سردش نمی شد؟ قبل از اینکه جواب این سوال رو پیدا کنم، تمام قد جلوم ایستاد …