دانلود رمان یاس از مریم پیروند با فرمت pdf، اندروید،آیفون،نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
یاس بعد از مرگ شوهرش بخاطر درس و دانشگاهش مجبوره توی خونهی مادرشوهرش زندگی کنه و همین باعث میشه پرهام پسرِ برادرشوهرش خیلی بیشتر از قبل بهش نزدیک بشه، رازی که بین این دو نفر هست رسوایی زیادی به همراه داره….
خلاصه رمان یاس
کسی میاید از جنس محبت که مرهم تمام زخم هایتان میشود..وتمام ترس وکابوس هایتان را در اغ*وش آرامش حل خواهد کرد…..کسی خواهد امد برای ساختن دوباره ی شما….که من آن شخص را معجره ای از طرف خدا میدانم! با صدای زنگ گوشی بیدار شدم.امیربود جواب دادم.سلام…سلام هنوز ازم ناراحتی؟نباشم!توحتی نزاشتی حرف بزنم،ببین یاس من فکر میکنم حق با پدرته ما بدرد هم نمیخوریم شرایطمون فرق داره.
من ازهمسرم جداشدم وبچه دارم.ولی تومجردی! جا زدی امیر،پس اون همه حرفای قشنگت چیشد؟تو به من قول دادی!من باید برم.بعدا باهات تماس میگیرم خدافظ.بدون خدافظی قطع کردم وبا صدای بلند گریه کردم. سارا وارد اتاق شدوگفت :چی شده!چرا گریه میکنی یاس؟ ازشوهرتون بپرسید!معلوم نیست چی به امیر گفته،زنگ زد میگه پشیمون شده… ببین من تورو مثل بچه ی نداشتم دوست دارم اگه باهات خیلی صمیمی نیستم بزار بحساب اینکه بلد نیستم مادری کنم چون هیچ وقت فرزندی نداشتم…
حق باپدرته اخه چرا؟مگه کم خواستگار داری کوری یا کچل که میخوای زن این پسر بشی!من دوسش دارم. دلبستگی قصه دردناک آدمیست . تنھا آدم است که می تواند حتی به حضور علفی دلخوش بشود. دلبستگی ھم خانواده ی اصیلی ست برای درد ، برای دلتنگی ،برای اسارت و برای انتظار….دلبستگی بیماری خطرناکی ست که تنھا درمانش مرگ ست .