دانلود رمان یک شب بارانی بی همه چیز pdf از نیلوفر قنبری با لینک مستقیم

دانلود رمان یک شب بارانی بی همه چیز با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

عاشقانه‌ای بی تکرار از دختری به اسم نازار که عاشق پسری ساده و مهربونی به اسم الیاس میشه که زندگیش پر از رازهای مخوفه و خودش بی‌خبره. همه چیز از یک شب بارونی شروع میشه و در ادامه به یک آسایشگاه روانی می‌رسه‌؛ جایی که نازار پرستار پیر زنیه که رازی بزرگ تو سینه‌ش داره که اگر بگه زندگی خیلی‌ها نابود میشه‌…

خلاصه رمان یک شب بارانی بی همه چیز

گفت پرس و جو کرده زنه خودش اختلال داشته. کلی از زندگی مادر سوده خبر داشت. گفت این زن یه مدت تو فرانسه مدل بوده. اما از بس هیچی نمی‌ خورده مریض میشه و میاد ایران. بعدم که بعد از چند سال ازدواج میکنه و بچه‌دار میشه هنوزم آرزو داشته مدل بشه. خب دیگه تو سن بالا مدل شدن امکان نداشته. واسه همین یه مزون زده و کارش گرفته این چند سال.‌ فرزاد گفت مادر سوده اصلا نرفته ایتالیا. رفته پاریس.

خونه‌شو فروخته و هر چی که باعث میشه به ایران ربط داشته باشه رو از بین برده. یه بلیط زه طرفه و بابای، برو که رفتیم. گفت سوده واقعا مشکل آنچنانی نداره، اما همین برچسب اوتیسم باعث شده حس یه مادر بدبخت رو بکنه و بخواد سوده رو از زندگیش حذف کنه.‌ پریسا هینی کشید. غلط کرده زنیکه بی مسئولیت. مگه الکیه؟نازار نچی کرد: این دکتر تقویان چرا قبول کرد آخه؟ پریسا کفری هوفی کشید: بابا اون زن شهریه‌ی شیش ماه دخترشو پیش پیش داد. بعدم یه جوری فیلم بازی کرد که منم گول خوردم. اَه.

اعصابم خورد شد.نسترن گفت: حرص نخور. حالا مگه مدیر اینجایی؟ دکتر تقویان و خانوم مقدم باید حرص بخورن.آسنات فورا گفت:بابا حالا از کجا معلوم این پسره درست گفته باشه؟ قضاوت نکنید. زوده. حالا اگه بعد از شیش ماه ننه‌ی قرتیِ این سوده خانوم نیومد یه فکری براش می‌کنیم.نسترن خندید: ننه‌ی قرتی رو خوب اومدی.نازار از جا بلند شد. گوشی پزشکی را برداشت و توی جیبش انداخت. والا. یکی باید بره از خود این فرزاد تحقیق کنه. خیلی مرموزه. پریسا هم از جا بلند شد. من‌ باید برم‌ پیش دکتر تقویان. باید بهش بگم. آسنات از جا پرید و به دنبال پریسا دوید.