دانلود رمان وداع آخر pdf از یگانه اولادی با لینک مستقیم
دانلود رمان وداع آخر pdf از یگانه اولادی
دانلود رمان وداع آخر از یگانه اولادی با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
یعنی اگر من از زنم جدا بشم تو از شوهرت جدا نمیشی که دوباره باهم باشیم؟ اینبار من میام خواستگاریت… همونطور مردونه… همونجوری که دوست داشتی…
خلاصه رمان وداع آخر
ماگ چایش را سر میکشد و تفاله اش را میگذارد… برگه ی زیر دستش را میگیرد و با دقت اعداد را محاسبه میکند… شماره ها یکی پس از دیگری از
نوبت شمار خوانده میشوند و او هر بار میان حساب و کتاب هایش جواب ارباب رجوعش را میدهد… انگشتش را زیر مقنعه اش میبرد و سرش را که بخاطر سفت بستن کش مویش به خارش افتاده میخواراند… صدای دید دید دستگاه فکس روی مخش است…
هر از گاهی به صفحه ی موبایلش نگاهی میندازد و
ساعت را چک میکند… حال بچه مدرسه ای را دارد که مدام نگاهش به ساعت بالای تخته است تا هر چه زودتر زنگ خانه به صدا دراید… آقای صابری برای بردن ماگش آمده که سریع میگوید: یه چایی کم رنگ لطفا… بعدش یک لبخند به پهنای صورت میزند و دل آقای صابری، فوق لیسانس کامپیوتر را بدست میاورد … همیشه جلویش معذب است…
ازینکه خودش با لیسانس بانکداری و پنج سال سابقه ی کار در بخش اعتبارات مشغول است و او با آن
مدرک بالا دو سال است که آبدارچیست احساس شرم میکند…