دانلود رمان غلط کردم pdf از سلما پاشایی و فاطمه کریمی با لینک مستقیم

دانلود رمان غلط کردم از سلما پاشایی و فاطمه کریمی با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

میرا دختر عموی مظلوم ۱۴ساله یامان که پدر معتادش با بی رحمی تمام اونو به یامان ۲۴ساله میفروشه… یامان با حس انتقامی که تو وجودش هست میرا رو صیغه میکنه وبهش دست درازی و شکنجه میکنه و حاملش کنه پایان خوش

خلاصه رمان غلط کردم

تازه ازمدرسه به خونه رسیده بودم خونه ای که مادری توش نبود … درست از وقتی که توی اون روز نحس از خواب بلند شدم و دیگه ندیدمش !! ولمون کرده بود … به همین راحتی …مادری که با جون و دل دوستش داشتم اون بود که اولین بار راه رفتن و بهم یاد داد و مادرانه خرجم کرد . ! شاید حق داشت با شوهری که معتاده و کار هر روزش زدنه چطور باید زیر این همه سختی دووم میاورد…بعد از اون اتفاق کار هر روزم گریه بود از خدا گله داشتم از مامانم از همه عالم … … .

منی که وابستگی زیادی به مادرم داشتم و تنها دل خوشی من توی این زندگی کوفتی بود … بابام هم که از اون موقع تا الن رفتارهای زننده اش بدتر شده بود …کارش تحقیر و زدن منه …منی که چهار ده سال بیشتر ندارم .‌با تمام نامردی های مادرم هنوزم قلبم وجودشو فریاد میزنه… بعد از درآوردن یونیفرم مدرسه ام مشغول پختن غذاواسه ناهار شدم باشنیدن صدای پدرم که اسم منو فریاد میزد از آشپزخانه بیرون اومدم و به حیاطمون که عضوی از خونه ی 50 متریمون بود رفتم.

پدرم وقتی منو دید چنان سیلی به صورتم زد که روی زمین افتادم و لبم زخم عمیقی برداشت وطعم گس خون توی دهنم رفت … باچشم های لبریز از اشک بهش نگاه میکردم هنوز به دردی که بعد از کتک هایی که بهم میزد سراغ بدنم میومد عادت نکرده بودم دختره احمق چیکار کردی که یامان از ازدواج باتو پشیمون شده هاااان؟؟؟ با بغضی آشکار و صدایی که سعی میکردم آرومش کنه گفتم بابا آخه تازه من _ 14سالمه یامان از من 9 سال بزرگتره چرا میخوای این ظلم بزرگ رو در حق تنها دخترت کنی ؟؟من نمیخوام نمیخوامم …