دانلود رمان زندگی شکلاتی PDF از کیمیا ذبیحی با لینک مستقیم

دانلود رمان زندگی شکلاتی از کیمیا ذبیحی با فرمت های PDF، اندرید،آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

داستانمون درباره زندگی دختریه که تو تصادفی غیر منتظره مادرش رو از دست میده و پدرش برای بی محبت نموندن دختر و پسرکوچیکش ازدواج میکنه؛درحالی که هنوزهم عشق همسرش و داغ از دست دادنش درحال سوزوندنشه.. بعدمدتی پدرهم با دار فانی وداع میگه و دختر داستانمون مجبور به یه زندگی سخت با برادر کوچیکش میشه. بعد مدتی میفهمه یه گمشده داره و در به در دنبالش میگرده و تو این بین به ادمای جدیدی بر میخوره که زندگی شکلاتیش رو رقم میزنه .این زندگی شکلاتی ما شیرینی و تلخی هایی هم داره…طعم شکلات تغییر میکنه گاهی اوقات ممکنه زندگی به کامش بشه ، شایدم بعضی اوقات زندگی واسش تلخ تر از زهر بشه…

خلاصه رمان زندگی شکلاتی

اقای دکتر تورو خدا بهم بگید…طاقتشو دارم.پدرم…پدرم حالش چطوره؟ دکتر شفیقی دستی تو موهای پرپشت و جوگندمی اش میکشه و با حالتی پریشان میگه: اصلا خوب نبوده.شاید…شاید تا چندهفته بیشتر زنده نمونه.منتطر عمل دومشیم که قرارهراستش خانوم صولتی حال پدرتون اصال خوب نیست.متاسفم که اینو میگم اما عملش تا یک ساعت دیگه انجام بشه.باید ببینم بعد عمل دومش وضعش چطور میشه…

چیزی که میشنیدم رو باور نمیکردم. شک زده شدم و نمیتونستم حرفهای دکتر رو هضم کنم حتی با وجود اینکه خودمو اماده کرده بودم برای شنیدن این خبر. با حالی اشفته از رو صندلی بلند شدم و دسته ی کیفم رو محکم تر گرفتم.به سمت در خروجی حرکت کردم و تلو تلو خوران خودم رو به در رسوندم که دکتر گفت: خانوم صولتی حالتون خوبه؟ برگشتم و لبخند بی جونی زدم و گفتم: بله اقای دکتر…رو به راهم-راستی خانوم؟ بله اقای دکتر؟ دکتر شفیعی کمی معطل کرد و گفت:

الان تو بخش مراقبتهای ویژست.خواستم وضعیت پدرم رو بعد عملش بدونم.ممنون ازاقای شفیعی من خودم خبر دارم که …مادرم …متاسفانه فوت شده و برادر کوچیکم همحالی از مادرتون نگرفتین؟ راهنماییتون. -نه ممنون……من دیگه میرم.با اجازه خواهش میکنم.خانوم صولتی اگه حالتون رو به راه نیست یکی از پرستارهارو صــ…و در رو بستم..حتی اجازه ی صحبت رو به اون رو ندادم.با خودم فکر کردم: فکر کنم دکتره نمیدونست که اون نامادریمه.هر چی باشه دوست دایی