رمان اجتماعیرمان عاشقانه

دانلود رمان شینا pdf از ماندانا معینی با لینک مستقیم

دانلود رمان شینا pdf از ماندانا معینی

دانلود رمان شینا از ماندانا معینی با فرمت pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

تو کتابخونه دانشگاه نشسته بودم و داشتم در مورد تحقیقم مطالعه می کردم که پریسا اومد سر میزم و آروم گفت: شینا، یه دقیقه بیا بیرون. چی شده؟ بچه ها بیرون واستادن. باشه برای بعد باید چند تا چیز رو پیدا کنم. گفت: حالا بلند شو بیا! بعدا به این چیزا می رسی! دیدم اگه بلند نشم، انقدر حرف می زنه تا نظم کتابخونه رو مختل بکنه!

خلاصه رمان شینا

بلند شدم و باهاش از کتابخونه اومدم بیرون که دیدم بچه های کلاس، یه خرده اون طرف تر، دور هم جمع شدن. دو تایی رفتیم پیش شون که خسرو تا منو دید یه سوت کشید و گفت: تو مانکنی یا دانشجو؟! خیلی امروز خوشکل شدی! ازش تشکر کردم که مهرداد گفت: شینا برای امشب بلیط گرفتیم. توام می آی؟

من با مادرم و بعضی از اقوام تو یکی از شهرهای کالیفرنیای آمریکا زندگی می کردیم. مادرم پزشک بود و من وقتی خیلی کوچک بودم از پدرم جدا شده بود و با من به آمریکا اومده بود. سال سوم دانشگاه رشته معماری بودم و حدودا سیزده چهارده سال می شد که ایران رو ندیده بودم. آخرین باری که برگشتم ایران، تقریبا شش هفت سالم بود و فقط به مدت چند هفته برای دیدن اقوام در ایران ماندیم.

بلیط چی! کنسرت ابی! چیزی نمونده که بشه! یه مرتبه شروع کرد به خوندن! خاطره مثل یه پیچک، می پیچه، رو تن خسته م، دیگه حرفی که ندارم، دل به پیغوم تو بستم، دل به پیغوم تو بستم! یه دفعه بچه ها براش کف زدند و هوار کشیدن! دلم خیلی می خواست که منم باهاشون برم اما باید به مامانم می گفتم. آخه نمی دونم برنامه مامانم چیه! شاید مامانم بخواد با من جای بره…

اطلاعات رمان رمان شینا

نام رمان : رمان شینا
نویسنده رمان : ماندانا معینی
ژانر رمان : عاشقانه_اجتماعی
ملیت رمان : ایرانی
ویرایستار رمان : سایت ناولزلند
تعداد صفحه رمان : 125
اگر شما نویسنده این رمان هستید، میتوانید درخواست حذف ارسال کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا