دانلود رمان اسیر عشق از down_13 با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
درباره دختری دانشجویی به نام باران …او دختری مغرور بود و عاشق یکی از همکلاسی هایش میشود که از قضا پسرک مغرور که آریان نام داشت پیشنهاد ازدواج فرمالیته داد وتقدیر اینگونه رقم خورد که این دو همخونه شوندو…
خلاصه رمان اسیر عشق
جمع بچه ها اذیتم میکرد برای خلاصی از اون سرو صدا از جمع بیرون امدم و داشتم به سمت سرویس بهداشتی می رفتم. که یهو صدای اکیپ شاهین بلند شد. یه گروه چهار نفره که از چهار تا کاکول زری تشکیل شده بود .یکی از یکی جزاب تر و بانمک تر .
آریان هم جز این گروه بود خیلی مغرور و سر سنگین بود شخصیت جالبی داشت خیلی از دختر های دانشگاه سعی میکردند توجه اورا جلب کنند اما از محاالت بود .
با صدای شاهین و رفیقاش در جا میخکوب شدم فهمیدم دوباره قصد آزار و اذیت مرا دارد اما نبا ید کم میاوردم. خانم خوشگله شماره میدی؟؟چرخشی به عقب زدم و پشت چشمی نازک کردم نه نمیشه آقا شاهین پسره ی کله شق دیوونه ی عملی سیاه برزنگی تو با خودت چی فکر کردی آخه ک ی از تو شماره میگیره که من بگیرم اگه حرفی نمونه بااجازه. احساس کردم خیلی قشنگ
زدم تو هدف شاهین مثل لبو سرخ شده بود شاهین آنقدر هاهم سیاه نبود عملی هم نبود فقط میخاستم
حساب کار دستش بیاید تا دوباره مزاحمت ایجاد نکند به کلاس رفتم بدون هیچ حرفی کوله ام را برداشتم و از کلاس بیرون زدم که یهو سوگند خودش را از روی میز جلویم پرت کرد. چته وحشی؟ نکنه پات بشکنه ننت یکسره اینجا پلاس باشه و ادعای دیه کنه آخه تو کی آدم می شی ؟ اگه خیلی نگران آدم شدم من هستی برو واسم یه شوهر پیدا کن بابا بو ترشی بلند شد با حرف های سوگند دیگر توان مقاومت نداشتم و از خنده روده بر شدم. این دختر یه دلقک به تمام معنا بود
