دانلود رمان آکچین pdf از عاطفه.م با لینک مستقیم
دانلود رمان آکچین pdf از عاطفه.م با لینک مستقیم
دانلود رمان آکچین از عاطفه.م با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
آلیا، دختری از دنیای سیاه و چرکین طلاق، میون دردسرهایی که مادرش براش درست میکنه دست و پا میزنه. مادری که پیامد کارهاش گردن آلیا رو میگیره… و در این بین مردی وارد زندگیش میشه که داغ سنگینی توی دلش حکمرانی میکنه…مردی منزوی و عصبی که…
خلاصه رمان آکچین
درست شنیدی عزیزم… من از سهمی که شما دو برابر ما از خونهی حاجی داشتین اینجا رو خریدم… میخواستم روزی که برمیگردین پولتون ارزش داشته باشه…فاخته باورش نمیشد چه شنیدهاست.
حسش مثل آن بود که بگویند عمویی ثروتمند داشتهاند که تمام ارثش به او رسیده. از خوشحالی اشتهایش کور شد، دیگر لازم نبود خودش را به آب و آتش بزند که داروهای شیرین را جور کند یا نگران لباسهای فرشته باشد.
اما مگر میتوانست به راحتی قبولش کند؟ شاید اتابک دلش سوخته بود و میخواست او را خوشحال کند… باور نمیکنم! تو… با اون همه بلایی که سر ما آوردی… دلت واسه ارث ما سوخته باشه! لب هایش را به هم فشرد و طلبکار ادامه داد:چه کاسهای زیر نیمکاسهته؟ راستشو بگو اتابک…خونسردی و لبخند اتابک اعصابش را بیشتر خورد کرد، با خودش فکر کرد چهقدر این مرد نچسب است!
والا دارم راست میگم، فقط سند اینجا به اسم منه وگرنه مال تو و فاطمه بود… حالام که فاطمه…آهی کشید و ناراحت ادامه داد:اینطور شده… اینجا مال توه، من تمام سود و ضرر این سالا رو حساب کردم، هرچی سهم شما میشد تو کارتی ریختم که به اسم خودمه ولی خدا شاهده هرجای زندگیم کم آوردم دس نزدم به حق شماها…صدای اتابک را میشنید اما باورش نمیشد. مسخره شو درنیار اتا!