رمان بزرگسالرمان عاشقانه

دانلود رمان برده عاشق pdf از ماهتیسا با لینک مستقیم

دانلود رمان برده عاشق pdf از ماهتیسا

دانلود رمان برده عاشق از ماهتیسا با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

دیگه کارم از عاشق شدن و خیال بافی گذشته الان من یه بردم ..برده ای ک از زمانی چشم باز کرد بدبختی رو دید و اصلا نمی دونه خوشبختی چطوره چ حسی به ادم میده …از فکرم خارج شدم و مشغول سابیدن لباسا شدم پهنشون کردم رویه طناب…ک نوشین صدام زده اون

خلاصه رمان برده عاشق

خدمتکار این کاخ بودن مث من اما من خیلی بدبخت تر از اینا بودم . نوشین:مهیا مهیااااا دختر بیا شیخ کارت داره… با ترس چشمامو به نوشین دوختم ک با سردی گفت:چیه من:چیکارم داره نوشین:من چبدونم زود برو …با لرز از پله هایه عمارت بالا رفتم به در اتاقش ک رسیدم بویه گند عرقش حالمو بهم میزد…
چند ظربه به در زدم ..ک با اون صدایه لحجه دارش به فارسی گفت:بیا تو

رفتم داخل واس چند دقیقه اوقم گرفت ..اما کی جرعت کنه چیزی بگه… اینقد چاق و سیاه بووود کشبیه موش بوددد..با اون چشمایه ریز و کثیفش ک پر از هوس بود به کله بدنم نگاه میکرد… من:امری داشتید ..خیلی میترسیدم باهاش بد حرف بزنم یادمه واس اولین بار اومدم اینجا خیلی بهش میتوپیدم اما اونم یه دستمو شکوند از اون موقع جرعت نمیکنم بهش بگم تو…

با این ک عرب بود اما فارسی صحبت کردنش خوب بود…با اون صدایه بدش گفت:ضعیف.من ازت پسر میخام… تا اینو شنیدم اه از نهادم بلند شد معلومه بعضی شبا به زور بهم دست درازی میکنه اما واقعا طاقت اینو نداشتم ک یه بچم ک خون این تو رگاش باشه تحمل کنم من:چیییی من همش ۲۰سالمه یعنی امادگیشو ندارم هنوزم زوده

اطلاعات رمان برده عاشق

نام رمان : برده عاشق
نویسنده رمان : ماهتیسا
ژانر رمان : عاشقانه، بزرگسال
ملیت رمان : ایرانی
ویرایستار رمان : سایت ناولزلند
تعداد صفحه رمان : 66
اگر شما نویسنده این رمان هستید، میتوانید درخواست حذف ارسال کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا