رمان اجتماعیرمان عاشقانه

دانلود رمان داژفوک pdf از ملیکا شاهوردی با لینک مستقیم

دانلود رمان داژفوک pdf از ملیکا شاهوردی

دانلود رمان داژفوک از ملیکا شاهوردی با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

دختر شر و شیطونی که عاشق یه زندانی تحت تعقیب میشه و تو یه نگاه دلش رو بهش می بازه.. جوری که قید همه چیز رو میزنه تا برای داژوی خلافکار و کله خراب بشه اما ناخواسته درگیر گذشته تاریکش میشه و…

خلاصه رمان داژفوک

با آرامش به روبه روم خیره شدم.شهر زیر پام بود و این صحنه‌؛ به طرز عجیبی حس قدرت رو به وجودم تزریق می کرد.مسیر نگاهم به سمت چپم خورد. طبیعتاً الان باید از این مرد فرار می کردم و حتی تو دوقدیمش هم نزدیک نمی شدم اما الان؛ رو کاپوت ماشینش نشسته بودم و داشتم از حس آزادی و هیجانی که بهم داده بود لذت می بردم.نفس عمیقی کشیدم.نمی دونستم چرا، اما هرکاری می کردم نمی تونستم ازش فاصله بگیرم یا نادیده اش بگیرم.

دوست داشتم زندگیش رو بدونم!بفهمم چرا و به چه دلیل انقدر سیاه و تاریکه!بفهمم قاتل اصلی کیه و چرا داژو گردن گرفته بود در صورتی که می دونستم حسم بهم دروغ نمیگه.اون بی گناه بود و از یک چیز دیگه هم مطمئن بودم که این مرد برای من درست ترین اشتباه ممکنه!مکالمه اش رو تموم کرد و اومد نزدیک.خوش می گذره؟پام رو دراز کردم. اِی، بد نیست…میشه مدارا کرد! پوزخندی زد. رو که رو نیست…

پریدم وسط حرفش : سنگِ پا قزوینه؟کف دو دستش رو گذاشت رو کاپوت و با یه حرکت کنارم نشست.
نپر وسط حرفم دختر جون!چشم هام رو تو کاسه چرخوندم. من اسم دارم ها، متوجهی؟نیم نگاهی به سمتم انداخت و با تمسخر گفت : نه بابا، نمی گفتی نمی دونستم… حالا اسمت چیه کوچولو؟کلاس چندی عمویی؟چشم غره ای رفتم. فوکا!صدای پوزخندش تو گوشم پیچید. چه اسم درب و داغونی، نمیاد بهت!
دهانم باز موند از رک گوییش. اون وقت چی میاد بهم. شونه ای بالا انداخت. برام جالب بود که چشم تو چشم نمیشد باهام و نگاهش رو می دزدید.

 

اطلاعات رمان داژفوک

نام رمان : داژفوک
نویسنده رمان : ملیکا شاهوردی
ژانر رمان : عاشقانه، اجتماعی
ملیت رمان : ایرانی
ویرایستار رمان : سایت ناولزلند
اگر شما نویسنده این رمان هستید، میتوانید درخواست حذف ارسال کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا