دانلود رمان دردانه pdf از مریم سلطانی با لینک مستقیم
دانلود رمان دردانه pdf از مریم سلطانی
دانلود رمان دردانه از مریم سلطانی با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
تکین دختری آزاد و مستقلی که بعد از ازدواج پدرش ناخودآگاه درگیر رابطه ای پنهانی و عشقی ممنوعه و داغ میشه… عشقی که برملا شدنش میتونه رسوایی بزرگی برای اونو وخانواده اش در پی داشته باشه اما…
خلاصه رمان دردانه
در جایم غلتی زدم و بی توجه به غرولند مامان پتو را بالاترکشیدم.نخوندی کار دارم کار دارم زود بیدارم کن؟… پاشو دیگه دو پاشو لنگِ ظهره. مگه دیشب دو ساعت به گوش منساعته دارم صدات میکنم. با چشمانی که هنوز مست خواب بود نگاهش کردم. ساعت چنده مگه؟با بغلی از لباس سمت در رفت. از هشت گذشته، پاشو صبحونه ام نخوردی. دیرت میشهها…پا میشم الان.کنار در لحظه ای پا سست کرد.
پاشیا، باز نگیری بخوابی. دیگه صدات نکنم تکین…از در که بیرون رفت، پتو را روی سرم کشیدم و چشمانم رابستم. به هیچ وجه دلم نمیخواست رختخوابم را ترک کنم. هنوز میل عجیبی به خواب داشتم. مامان که از بیرون دوبارهصدایم کرد و ساعت را یادآوری کرد، به یاد قراری که داشتمبه اجبار بلند شدم. خسته و خمار خواب لحظه ای را وسط اتاقایستادم و از همان جا نگاهی به پنجره و حیاط خانه انداختم. به درخت بی برگ و بارش و شاخه های خیس باران خوردهاش…
کلافه از آن همه صدا زدن سرم را سمت در چرخاندم و باتکین…صدای بلندی گفتمبیدارم، اومدم… امون بده خب!