رمان

دانلود کتاب عشق هرگز نمی میرد اثر امیلی برونته

دانلود رایگان کتاب عشق هرگز نمی میرد از امیلی برونته

دانلود کتاب عشق هرگز نمی میرد از امیلی برونته با لینک مستقیم

در مورد کتاب عشق هرگز نمی میرد بیشتر بدانیم :

کتاب بلندی‌های بادگیر که در ایران به نام عشق هرگز نمی‌میرد نیز شناخته می‌شود

یکی از رمان‌های شاخص کلاسیک و دوره ویکتوریا می‌باشد

که امیلی برونته آن را در سال ۱۸۴۷ منتشر کرده است.

این کتاب که تنها رمان به جامانده از امیلی برونته است در زمان خود به دلیل ساختار جدیدی که در آن بکار رفته بود

و همچنین لحن شاعرانه راوی داستان مورد توجه مخاطبان قرار گرفت

و با گذشت زمان به یکی از محبوب‌ترین رمان‌های دنیا تبدیل شد.

عشق هرگز نمی میرد با نام اصلی بلندی‌های بادگیر (به انگلیسی: Wuthering Height) رمانی است

نوشتهٔ امیلی برونته، شاعر و نویسندهٔ انگلیسی که بارها توسط مترجم‌های مختلف از جمله مهدی سجودی مقدم، رضا رضایی، نوشین ابراهیمی، جهانپور ملکی و کامران پروانه به زبان فارسی ترجمه و منتشر شده‌ است.

وادِرینگ هایتس در این داستان نام عمارت خانوادگی ارنشاو است

و به معنی خانه‌ای است که روی تپه و در معرض باد ساخته شده‌است. این کتاب در سال ۱۸۴۷ منتشر شد.

این رمان داستان عشق آتشین ولی مشکل‌دار میان هیث کلیف و کترین ارنشاو است.

و این‌که این عشق نافرجام چگونه سرانجام این دو عاشق و بسیاری از اطرافیانشان را به نابودی می‌کشاند.

هیث کلیف کولی‌زاده‌ای است که موفق به ازدواج با کاترین نمی‌شود

و پس از مرگ کاترین به انتقام‌گیری روی می‌آورد.

داستان رمان از زبان خدمتکار امارت برای مسافری به نام لاک وود تعریف شده‌است

و او آن را به اول شخص روایت می‌کند.

در مورد نویسنده عشق هرگز نمی میرد بیشتر بدانیم:

امیلی جین برونته (به انگلیسی: Emily Jane Brontë)

(زاده ۱۸۱۸ در ثورتن یورک‌شر – درگذشته ۱۸۴۸ در هاورث یورک‌شر) داستاننویس و شاعر بریتانیای است.

رمان بلندی‌های بادگیر او از بسیار معروفی است.

به نظر بعضی از منتقدان ادبی شخصیت کتی بسیار شبیه خود امیلی و شاید هیت کلیف نمایندهٔ آن دسته از مردانی باشد

که امیلی قادر به دوست داشتن آن‌ها بود.

کتاب بلندی‌های بادگیر (یا عشق هرگز نمی‌میرد) شهرتی جهانی یافته‌است.

امیلی برونته اشعار بسیاری نیز سروده‌است.

برخی از اشعار او به همراه اشعار دو خواهر دیگرش، شارلوت برونته و آن برونته در یک مجموعه به چاپ رسید.

خلاصه ی کتاب

او به پشت من گام نهاد زمزمه کرد: کهنه ات را بردار و از اینجا برو.

من با صدای بلند جواب دادم: اکنون که ارباب نیستند فرصت خوبی است

که اینجا را تمیز کنم. وقتی او در اطاق باشد از تمیز کردن و مرتب کردن بدش می آید،

من مطمئنم که آقای ادگار مرا می بخشند.

او با فرض اینکه ادگار نمی تواند ببیندش پارچه را از دست من گرفت و بازویم را نیشگان تیزی گرفت.

این کار مرا بسیار ناراحت کرد ولی از اینکه غرورش را جریحه دار کرده بودم لذت می بردم.

بنابراین بلند شدم و فریاد زدم: اوه خانم این حیله پلیدی است. شما حق ندارید مرا نیشگان بگیرید.

او اظهار داشت: من به تو دست نزدم ای دروغگو…

یت ایرانی دیتا این کتاب را به صورت رایگان و با لینک مستقیم تقدیم شما کرده است.

امید است مورد پسند و رضایت شما قرار گیرد.

لطفا برای حمایت از نویسنده و انتشارات و همچنین مترجم کتاب را تهیه کنید.

به درخواست كارگروه تعيين مصاديق محتواي مجرمانه لینک دانلود حذف خواهد شد .

اگر شما نویسنده این رمان هستید، میتوانید درخواست حذف ارسال کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا