دانلود رمان پریچهر pdf از مرتضی مودب پور با لینک مستقیم
دانلود رمان پریچهر pdf از مرتضی مودب پور
دانلود رمان پریچهر از مرتضی مودب پور با فرمت pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
داستان درباره ی پسری به اسم فرهاده که پس از هشت سال به کشور بر میگرده و توی کارخونه ی پدرش مشغول به کار میشه که در اونجا..
خلاصه رمان پریچهر
در زندگي انسان گاهي ديگران سرنوشت را تعيين مي کنند. زماني که به گذشته باز مي گرديم به لحظاتي برخورد مي کنيم که با يک اتفاق ساده، ديگران توانسته اند زندگيمان را دگرگون کنند. اين داستاني است از يک زندگي. مسافرين محترم ورود شما را به خاك ايران خوش آمد مي گويم. ساعت 02:02 دقيقه به وقت تهران است.
هوا هفده درجه بالاي صفر و بارانيست. اميدوارم از پرواز لذت برده باشيد. لطفت در جاي خود نشسته و کمربند را ببنديد. آرزوي ديدار مجدد شما را داريم. هومن ديگه پامو تو اين بشقاب پرنده نمي ذارم. اسمشو بايد مي ذاشتند شرکت هواپيمايي اتو معلق! خيلي خوب ازمون پذيرايي کردند که آرزوي ديدار مجددمون را هم دارن؟!
من چي ميگي هومن؟ چرا غر مي زني؟ هومن مي گن داريم سقوط مي کنيم. خلبان يادش رفته چرخ هاي هواپيما رو سوار هواپيما کند. هر بدي و خوبي از من ديدي حلال کن من فرهاد جون. من رسيديم؟ هومن آره. اينجا آخر خطه. ديدار به قيامت. من: شام دادند؟ هومن: آره. شام ترو من خوردم.من: بترکي. گرسنه ام بود.