دانلود رمان فرشته ای با دامن خونین pdf از فارست ربیعی با لینک مستقیم

دانلود رمان فرشته ای با دامن خونین از فارست ربیعی با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

آینور توی دوران نامزدی، از یزدان حامله میشه، با مردن برادر یزدان و تهمت قتل به برادر آینور… پدربزرگش میخواد طلاق آینور رو از یزدان بگیره و به عقد نوه‌ی تعصبیش دربیاره که با فاش شدن حاملگی آینور و دزدیده شدنش توسط شوهرش بلاوایی به پا میشه که…

خلاصه رمان فرشته ای با دامن خونین

سال ها، از اولين روزى كه او را در این شهر می دید می گذشت‌. اما باز وقتی که درچشمان گستاخش خیره می شد، نمی توانست دست و پاهایش را گم نکند و از خدا بابت این همه زیبایی که به این مرد داده بود گلایه و شکوه نکند.نمی دانست چه شده که دوباره به آن زمان برگشته بود. اما به یاد داشت زمانی را که با آن اسبِ سیاهِ چموشش که میان زمین های سرسبز، درحال نمایش دادن مهارتش بود درست مقابل پاهای ناتوانش افسار اسبش را کشید و از رَخش زیبایش پایین آمد و بدون هیچ مقدمه ایی گفت:

آینور تویی؟ با لب های نیمه بازش به او،به آنی که حتی فکر نمی کرد‌ متوجه او باشد خیره شد.از خودش پرسید او از کجا من را می شناسد؟اماهرچه در ذهن پرمشغله اش به دنبال نشانی از او گشت بیشتر در باتلاق فرو رفت.برای همین تا خواست جوابش را همانند او پرصلابت بدهد ناخودآگاه پیش خود گفت او کجاومن کجا؟ اما با این حال سرش را تاحد ممکن بالا گرفت تا بتواند بهتر ببینتش.

اما ناگهان چنان باد ملایم و دل انگیزی شروع به وزیدن کرده بود که اجازه ی هرنوع سخن گفتن را از او گرفته بود. باد، موهای بلند و مواجش را که با بازی گوشی فراوران از میان شالش به بیرون افتاده بود رابه بازی گرفته بودو طوری آن را درست میان لب های نیمه بازش به جای گذاشت که هیچ گاه نمی توانست این واقعه را تنها یک اتفاق فرض بگیرد.