دانلود رمان شهر پائیزی pdf از مهین عبدی با لینک مستقیم
دانلود رمان شهر پائیزی pdf از مهین عبدی با لینک مستقیم
دانلود رمان شهر پائیزی از مهین عبدی با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
نمیدونم چرا ! اولین باری نیست دختری و میبینم که صورت زیبایی داره ولی این دختر ته چشماش چیزی داره که جذبت می کنه لعنتی ! اصلا فکرشو نمیکردم اینجوری رو دست بخورم دلش جایی میان آن عطر شیرین و ملایم ، که او را می برند میان علف ها و گل های تازه نوشکفته بهاری !
خلاصه رمان شهر پائیزی
حس باد خنک و ملایمی که لابلای علف ها می میچد و روحت را به یغما می برد ! از آن عطرها و حس خوشی که دوست داری روی آن علف ها دراز کشیده و خنکای اول صبح و شبنم های ریز و درشتی که روی آن ها جا خوش کرده را به خیس شدن لباسهایت به جان بخری و تا ابد عطرشان را به ریه هایت مهمان کنی ! قلبش جایی میان آن چشم های معصوم دخترک جامانده و جسمش ….
میعاد گوشی را از میان شانه و سرش برداشت ابروهایش بخاطر گرفتگی عضله ی گردن در هم فرو رفت.میایم مامان. آخر هفته.دستش را بین پاهای دایان گذاشته و کنار پهلوی خودش گرفته بود. با قدم های بلند به طرف آشپزخانه رفت. صدای جلز ولز محتویات ماهیتابه بلند شده بود. صدای زهره از آنطرف گوشی آمد :چرا آخر هفته. زودتر بیاید دیگه .
قاشق چوبی را بین محتویات سرخ شده کشید تا پخش شوند.
جغجغه ای که دستش بود با هیجان تکان داد و از خوشی جیغ کشید.الهی فدای تو بشم من مادر. بچم کجاست؟ بغلمه مامان.