دانلود رمان طغیان pdf از راضیه درویش زاده با لینک مستقیم
دانلود رمان طغیان pdf از راضیه درویش زاده
دانلود رمان طغیان از راضیه درویش زاده با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
یزدان پسری که از نوجوانی در حجره حاج مهدی کار میکنه، طی اتفاقاتی راز مرگ پدرش رو می فهمه و در صدد انتقام از حاج مهدی در میاد، و درست دست میذاره روی نقطه ضعف حاج مهدی یعنی دختر کوچکش یاس… که سالهاست پنهانی عاشقِ یزدانِ و…
خلاصه رمان طغیان
با سر و صداهای که حنانه به راه انداخته بود.چشم هایش رو باز کرد، دستش را بالا آورد و به رسمه همیشگی که با انگشت اشاره و شصت دو طرف سرش را ماساژ داد تا درد ِ سرش را التیام بخشد.
صدای حنانه هر لحظه بالا تر می رفت و اخم های روی پیشانی یزدان عمیق تر، هزار بار گفته بود وقتی خواب ِ انقدر سرو صدا نکند تا سر درد لعنتی که گاه بی گاه سراغش می آمد و امان از روزی که با صدای بلندی از خواب بیدارشود. آن موقعس که تا خود ِ شب سر درد رهایش نکند.
حرص زد پتو را که نصفش روی شکمش و نصف دیگرش روی تخت افتاده بود را پس زد.پاهایش را از تخت آویزان کرد و با مکث کوتاهی رو ی تخت نشست، در آیینه بیضی شکل رو به رویش به چهره ی اخم آلود خودش چشم دوخت. چهره ی که شباهت عجیب و زیادی به پدر خدابیامرزش داشت. دستی به ته ریشش کشید، دستش را بالا تر آورد و چنگی در
موهایش زد.صدای حنانه بالا تر رفت، گویی با امینه سر مسئله مهم ی دعوا می کرد که اصلا حواسش به خواب بودن یزدان نبود.دستش را در همان حالی که به موهایش چنگ می زد نگه داشت، زیر چشمی با نگاهی جدی به پارکت های کف زمین چشم دوخته
بود.