دانلود رمان دیزالو از آندرومدا با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
ماهورا زند گریمور مطرح سینما قربانی یک گمان غلط و ساختگی می شود سناریوی تلخی که الوند رستگار سوپر استار سینما برایش چیده …
خلاصه رمان دیزالو
یک جفت چشم طوسی مدت هاست دست از سرم بر نمی دارند؛ نمی گذارند نفس بکشم؛ نمی گذارند لبخند بزنم؛ نمی گذارند فراموش شان کنم و جایی در پستوی خاطراتم دفنشان کنم. عذاب بیچاره ام کرده است .بلاتکلیفی دمار از روزگارم در آورده .هرجا که چشم می چرخانم دستگاه های عجیب و غریبند؛ لوله های پلاستیکی .بعضی هایشان از داخل بینی و دهانم گذشته اند .بعضی هایشان در کنارم جا خوش کرده اند.
تا هروقت که طول بکشه. ولی تو نفس بکش که من نفس بکشم.” تا کنون حمله آرامش را به وجودم ندیده بودم اما با وجود چشم طوسی هیچ چیز غیر ممکن نیست. رفتن چشم طوسی با رفتن نگاهم به سوی شیشه مصادف می شود. نگاه غمگین و اشکی پسرک نوجوان آزارم می دهد. چشم طوسی دستش را می کشد و تنهایم می گذارند
ولی نگاه پسرک روی دلم سنگینی می کند و ادبیات کاش هیچ وقت فعل رفتن را تعریف نمی کرد تا منی وجود نداشته
باشد که اکنون برای چشم طوسی صرفش کند. آرامش تنم تا ساعت ها بعد برقرار می ماند و با دیدن مردی پشت شیشه در آنی ویران می شود. بعید می دانم بیاید داخل. پرستارانی که به روی دو مرد…
