رمان بزرگسالرمان عاشقانه

دانلود رمان از چشمم افتادی (فرار) pdf از ناشناس بی احساس با لینک مستقیم

دانلود رمان از چشمم افتادی (فرار) pdf از ناشناس بی احساس

دانلود رمان از چشمم افتادی (فرار) از ناشناس بی احساس با فرمت های pdf، اندروید، ایفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

شهرام پسرعموی ناتنی ستاره اس و با وجود زن و فرزند بزرگ به ستاره علاقه مند میشه و وقتی با جواب نه ستاره روبه رو میشه اونو میدزده و بهش….

خلاصه رمان از چشمم افتادی (فرار)

با وحشت از خواب بیدار شدم، با دیدن شهرام بالای سرم یه لحظه حس کردم ملک عذاب باالی سرم ایستاده.با وحشت نیم خیز شدم که گفت:بوی چیزی حس نمیکنی؟اینقدر ترسیده بودم از حضورش و این ارامش قبل از طوفانش که یکم دیر به مغزم رسید چی میگه. بو کشیدم و با حس بوی سوختگی رنگم پرید. منو می کشه.سعی کردم تو جیح کنم خودمو…
نم…نمی خوواستم بخوابم… قر…قبل از این که بتونم حرفام رو کامل کنم، دست اورد جلوو و گلوم رو تو مشتش گرفت و کشید، بالاجبار بلند شدم و جلوش ایستادم، دستام رو روی ساعد دستش گذاشتم و در حالی که چشمام پر از اشک شده بودن
گفتم.ببخشید…

اومد جلو تو صورتم نگاه کرد:می دونی که تاوان باید بدی.از شنیدن کلمه تاوان حس قبضه روح شدن بهم دست داد. اشکام ریختن که پرتم کرد عقب و افتادم روی زمین. دیگه به این نوع رفتارش تقریبا عادت کرده بودم اما به درد شکنجه ها و به قول خودش تاوان هاش نه.این بو رو سر به نیست می کنی و میای اتاق بازی..بعدم پشتش رو بهم کرد و رفت، با ترس و لرز از جام بلند شدم. می دونستم عاقبت خوبی در انتظارم نیست.

 

اگر شما نویسنده این رمان هستید، میتوانید درخواست حذف ارسال کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا