دانلود رمان ژیوار از zahra__kk با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
ژیوار مرد مستبد و مغرور که دلداده دختری میشه که تو رستوران کار میکنه اما رسیدنشون به هم به این سادگی نیست ..
خلاصه رمان ژیوار
نگاهی به لباش کردم که از زور فشاری که بهشون میورد سرخ تر از هر وقت …دیگه ای شده بودن
نگاهم از لباش به چشماش و بالعکس چرخ خورد و سر پایین کشیدم و …شکار کردم طعم نگاه این آهوی گریزپا رو با اولین لبخند، جوری کنترلم از دستم خارج شد که سیگار رو روی زمین …انداختم و دستام تنشو قاب گرفتن و شدت عشقم بهش بیشتر شد
… با زبون کوچیکش داشت یک حرفایی رو میزد. دستام که به دستاش رسیدن، تازه از شوک بیرون اومد و تقلا کرد که …پامو محکم روی زمین فشردم و ناله کرد.
…سر عقب کشیدم و خنده بی جونی کردم … چشماش نیمه باز بود و لبهای سرخش نشون دهنده شاهکار خودم بود لبهایی که اولین روزی که دیدمش، از زور بغض و عصبانیت میلرزید و حالا من بودم که با شعله ور کردن آتیش خواستن و تو وجودش اون
…به لرزه دراورده بودم …آق: محکم نگاهش کردم که لب گزید و زمزمه کرد…من…باید برم به نگاه کردنم ادامه دادم که سر پایین انداخت و آروم گفت…