دانلود رمان میوه ممنوعه pdf از zahra_kh با لینک مستقیم
دانلود رمان ممنوعه pdf از zahra_kh
دانلود رمان میوه ممنوعه از zahra_kh با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
مرصاد پسرخشن و هاتی که خاله خودش رو صیغه میکنه وهرشب باهاش همخواب میشه…
خلاصه رمان میوه ممنوعه
اون همه استرسی که برای اومدن مرصاد داشتم با نیومدنش فروکش کرد،خواهر زاده ام بود و از من ۸سالی بزرگتر، اما نگاه هاش و رفتارش طوری بود که من و مضطرب و نگران میکرد . تا خواستم درو ببندم و به اون جمع خانوادگیه اجباری ملحق بشم
چیزی الی در قرار گرفت و مانع بسته شدنش شد.
نگاهی به الی در انداختم و با دیدن کفش مردانه ای که مانع بسته شدن در شده بود در و باز کردم و با مرصاد که لبخند مخصوص به خودش روی لبش بود مواجه شدم. استرس و اضطراب انگار بهم هجوم اورد و گلوم خشک شد…
سعی کردم اب دهنم و جمع کنم وقورت بدم تا راه گلوم باز بشه و بتونم چیزی بگم.. اون وارد شد و نگاهی به اطراف انداخت و درست توی یک سانتیم ایستاد و نفسای داغش و روی پوست صورتم فرستاد