دانلود رمان مست می عشق pdf از مریم سادات حسینی و سمیره سادات حسینی با لینک مستقیم

دانلود رمان مست می عشق از مریم سادات حسینی و سمیره سادات حسینی با فرمت های PDF، اندروید،آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

قصه ی عشق بیتا و شهریار، دختری با شخصیت خاکستری ، بی بندوبار اما ساده و بی رنگ و ریا به پسری از یک خانواده ی مذهبی ، جدا شدن بیتا از دوستش کوروش و پیوندش با شهریاری که عاشقش شده اما مشکلات زیادی سر راهشون قرارداره ، اختلافات قدیمی و مخالفت های شدید برای ازدواج این دو نفر ، وجود دختری در گذشته ی نه چندان خوب و سفید شهریار . این عشق بیتا رو به عشقی آسمانی می رسونه ، عشقی که راه درست رو به یک زندگی سالم بهش نشون می ده.

خلاصه رمان مست می عشق

سرم را زیر اب فرو بردم تا وقتی که نفس کم اوردم و به یک باره بیرون کشیدم… نفس… نفس… برای ادامه! من م*ست می عشقم… یه عشق حقیقی! من م*ست می عشق می ماندم، عشق به خدا…حتی اگر او مرا نمی خواست، من به خدا می رسیدم… من به راهی که نشانم داده بود می رفتم، باید به خدا می رسیدم، با او یا تنها! جا زدن کار من نبود، باید به خودم ثابت می کردم، اول از همه به خودم!

صدای موسیقی که کل فضا را آکنده بود ، دیگر به نظرم کر کننده شده و فضای تاریک با رقص نورهای رنگارنگ خیلی آزار دهنده بود . آن شب اصلا حوصله ی جشن و آن همه سر و صدا را نداشتم . آن هم جشنی که میزبانش ندا بود … دور همی های مضخرفی که هم سن و سال من برای حضور در آن سر و دست می شکستند. من هم می شکستم اما آن شب نه.

بساط عیش و نوش محیا بود، هر چی می خواستی بود … آزاد و رها از هر قید و بندی ! قید و بندهایی که پایبندی به آن مشروط بر انسانیت بود . اما من در آنجا فقط خوی حیوانی می دیدم … دختر و پسر ، زن و مرد های جوان ، م*ست و بی خبر در هم می لولیدند … من هم از همان ها بودم ، شاید با کمی تفاوت … “فقط کمی” ! اینکه با هر کس نمی پریدم … جلدِ بامِ یکی بودم و برای خاطرِه او هر کار می
کردم…