رمان

دانلود کتاب شیطان و دوشیزه پریم اثر پائولو کوئیلو

دانلود رایگان کتاب شیطان و دوشیزه پریم از پائولو کوئیلو

دانلود کتاب شیطان و دوشیزه پریم از پائولو کوئیلو با لینک مستقیم

در مورد کتاب شیطان و دوشیزه پریم بیشتر بدانیم :

در دنیا دو معقوله «خیر» و «شر» وجود دارند که همیشه در تضاد هم قرار دارند.

در کتاب «شیطان و دوشیزه پریم» از پائولو کوئلیو، به همین دو معقوله پرداخته شده که یک‌سوی آن خدای یگانه و سوی دیگر شیطان؛ قرار دارند.

غریبه، شانتال‌ پریم‌ را انتخاب‌ می‌کند تا ثابت‌ کند انسان‌ ذاتاً شر است.

پیشنهاد بیگانه‌ می‌تواند برای‌ همیشه‌ سرنوشت‌ شانتال‌ فقیر و یتیم‌ را عوض‌ کند

اما او باید میان‌ فرشته‌ و شیطانی‌ که‌ هر انسان‌ در درون‌ خویش‌ دارد، انتخاب‌ کند

دهکده ای درگیر آز، هول و هراس

مردی اسیر شبح گذشته ای دردناک دختر جوانی در جست و جوی خوشبختی

برای تصمیم گیری فقط هفت روز فرصت هست.

رزم در کنار فرشتگان، یا شیاطین؟ در این هفته طولانی و تکرار ناشدنی، هرکدام پیمان خویش را پبش می گذارند:

نیک یا بد؟ ویسکوس دهکده ای کوچک و از یاد رفته در زمان و مکان، میدان این نبرد هولناک خواهد بود

در مورد نویسنده شیطان و دوشیزه پریم بیشتر بدانیم:

پائولو کوئلیو (به پرتغالی: Paulo Coelho) (زاده ۲۴ اوت ۱۹۴۷) نویسنده معاصر برزیلی است.

رمان‌های او بین مردم عامه در کشورهای مختلف دنیا پرطرفدار است.

او از سال ۲۰۰۷ سفیر صلح سازمان ملل در موضوع فقر و گفتگوی بین فرهنگی است.

وی همچنین از مدافعین آزاد شدن مواد مخدر مانند ماری جوانا و کوکائین است.

او در ۲۴ اوت سال ۱۹۴۷ در ریودوژانیرو برزیل به دنیا آمد.

مادر او لیژیا خانه‌دار و پدرش مهندس بود. او وقتی نوجوان بود، می‌خواست یک نویسنده شود.

پس از گفتن این موضوع به مادرش، مادرش پاسخ داد «عزیز من، پدر تو یک مهندس است.

او یک منطق گراست، انسانی منطقی با چشم‌اندازی بسیار مشخص از جهان.

آیا تو واقعاً می‌دانی اینکه تو یک نویسنده بشوی چه معنایی دارد؟»

پس از تحقیق، کوئلیو به این نتیجه رسید که یک نویسنده «همیشه عینک می‌زند و هرگز موی خود را شانه نمی‌کند

و وظیفه‌ای دارد و هرگز توسط نسل خودش درک نخواهد شد»

درونگرایی و سرپیچی کوئیلو از سنتها در ۱۶ سالگی، منجرشد تا پدر و مادرش او را به یک مؤسسه روانی بفرستند

که از آنجا سه بار قبل از اینکه به سن ۲۰ سالگی برسد فرار کرد.

خلاصه ی کتاب

نزدیک پانزده سال بود که برتای پیر، هر روزش را به نشستن جلو در خانه‌اش می‌گذراند.

اهالی ویسکوز می‌دانستند سال‌خورده‌ها معمولا” همین کار را می‌کنند: رؤیای گذشته و جوانی را می‌بینند،

به جهانی ‌می‌اندیشند که دیگر در‌ آن سهمی ندارند، موضوعی برای گفت‌وگو با همسایگان می‌جویند.

اما برتا دلیلی برای آن‌جا نشستن داشت و آن روز صبح، هنگامی که خارجی را دید

که از سرلایی پرشیب بالا آمد و آهسته به طرف تنها هتلِ دهکده رفت، انتظارش به پایان رسید.

آن گونه نبود که بارها تصور کرده بود، لباسش از استفاده بسیار فرسوده بود، موهایی بلندتر از معمول داشت، و ریش‌اش را نتراشیده بود.

اما کسی همراهش بود: شیطان.

لطفا برای حمایت از نویسنده و انتشارات و همچنین مترجم کتاب را تهیه کنید.

به درخواست كارگروه تعيين مصاديق محتواي مجرمانه لینک دانلود حذف خواهد شد .

اگر شما نویسنده این رمان هستید، میتوانید درخواست حذف ارسال کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا