دانلود رمان اولین و آخرین pdf از ناشناس بی احساس با لینک مستقیم

دانلود رمان اولین و آخرین از ناشناس بی احساس با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

دختری که حس بردگی داره و برای پیدا کردن یک ارباب، دانشگاهش رو یک شهر دیگه انتخاب میکنه تا زندگی مستقل داشته باشه و عاشق استاد دانشگاه شون میشه و بهش التماس میکنه تا قبول کنه پارتنرش باشه و اون استاد هم…

خلاصه رمان اولین و آخرین

با لبخند به خونه نقلی 55متری یک خوابه ام نگاه کردم. اصلا متراژ خونه برام مهم نبود. مهم این بود که من از این به بعد یه دختر مستقل و ازادم.دختری که دیگه اجبار خانواده ام مبنی بر درس خوندن برای کنکور دیگه روشنیست .اونا همین که پز بدن رتبه ام دو رقمی شده بین دوست و اشنا و همکاراشون براشون کافیه.من اما اینجام …منم و یه خونه 55 متری تو یه مجتمع خیلی بزرگ و شلوغ که کسی کسی رو نمیشناسه و…سریع شروع کردم به چیدن وسایلم.وسایل خونه ارو خودم اینترنتی سفارش داده بودم.

وقتی کارم تموم شد با گوشیم یه اهنگ خارجی گذاشتم. راستی من تافل زبان انگلیسی دارم. بازم به اجبار خانواده ام که دوست دارن من بی عیب و نقص باشم تابتونن پزمو به بقیه بدناز بچه گی مامان برام رژیم غذای سفت و سختی رو در نظر گرفته بود و البته پشیمون نیستم چون حسابی اندام خوب و مناسبی دارم.کلاسای هنرای رزمی رو هم به اجبار بابا رفتم .اما وقتی همه فنا و استراتژیک هارو یاد گرفتم دیگه ادامه ندادم. حس میکردم بدنم داره عضله در میاره. و من دوست نداشتم.