دانلود رمان گیس هایت را همانجا بگذار pdf از فهیمه پوریا با لینک مستقیم
دانلود رمان گیس هایت را همانجا بگذار pdf از فهیمه پوریا
دانلود رمان گیس هایت را همانجا بگذار از فهیمه پوریا با فرمت pdf،اندروید،آیفون،نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
نویسنده خانوادهای را روایت میکند که زیر سلطۀ پدری با نام خسرو، مشهور به موش قرار دارند. وی سه دختر و همسرش(لیلی) را مورد ظلم قرار میدهد. فرحناز و فرحروز به خاطر فرار از این شرایط، بدون آنکه اجازۀ تحصیل به آنان داده شود ازدواج کردهاند. اما…
خلاصه رمان گیس هایت را همانجا بگذار
دختر جوان مقابل کوهی از سبزی نشسته و تند تند مشغول پاک کردن بود.چشمانش بین ساعت دیواری و سبزی ها میچرخید.بی دقت کار می کرد و لیلی حرکاتش را زیر نظر داشت.فرناز،همه سبزی هارو حروم کردی مادر،چته؟هوم؟چیزی نیست.دیرم میشه باید برم.مگه ساعت یک کلاس نداری؟خیلی مونده که!امروز باید دوازده دانشگاه باشم.کلی کار دارم مامان.
جلسه آخره.باید جزوه رد و بدل کنیم.امتحان داریم خب.لیلی به سادگی پذیرفت.دخترش همیشه سر به راه بود.هرچندهمسرش خلاف این نظر را داشت ولی روی حرف خسرو که نمیشد حساب کرد.همه ی عالم میدانستند که او بد دل و شکاک است.پس پاشو مامان جان.خودم بقیه شو پاک میکنم.دست و بالتو بشور.حاظر شو برو.یه وقت اتوبوس دیر میاد.
زودتر بری بهتره.آخه چجوری تنهات بزارم؟امروز وقتش بود پونزده کیلو سبزی بگیره با این کمر و گردن داغونت.اون که میدونه یکشنبه ها کلاس دارم.لیلی هیس کشیده ای گفت و لب به دندان گزید.اشاره ایی به طبقه بالا کرد،صداتو بیار پایین،میشنوه غوغا به پا میکنه.تو پاشو برو،چیکار به این کارا داری؟صدای نه چندان بلند خسرو،تن هردو را لرزاند:کم زرزر کنین…