دانلود رمان بی پناه pdf از شهین با لینک مستقیم

دانلود رمان بی پناه از شهین با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

درباره ی دختری به نام گل پناه است که در پرورشگاه بزرگ شده است تا اینکه با محسن ازدواج میکند کمبود محبت از بابت نداشتن خانواده باعث میشود خیلی زود دل به محسن ببندد عشق میان شان پررنگ است ولی تا قبل از اینکه اتفاقاتی این بین می افتد و زندگی شان از هم می پاشد چیزی از آن علاقه باقی نمی ماند جز دختری که در بیست سالگی با جنین یک ماهه اش مهر طلاق بر پیشانی اش میخورد تا اینکه …

خلاصه رمان بی پناه

کنارش دراز کشیدم و دست اش را در دست گرفتم
در حالی که ذهنم پر از گذشته ها بود پر از پیش بینی امروز با محسن اواخر پاییز بود یا زمستان نمیدانم فقط میدانم هوا سرد بود کنار بخاری نشسته بودیم و در حال خوردن لبوی داغ محسن میگفت به محض به دنیا آمدن بچه مان یک گوسفند برایش قربانی می کنم و بعد سور و سات بزرگی برپا میکنیم
من میگفتم کسی به خانه مان نمی آید.

و محسن میگفت مگر میشود نیایند میگفتم حتی مادرت نمی آید ولی محسن با اطمینان میگفت
ناسلامتی تنها نوه ی پسری اش به دنیا آمده
مگر میشود نیاید؟ با هم رویا پردازی میکردیم
می گفت بچه ی دختر دوست دارد به شرط اینکه چشمانش سبز باشد و موهایش طلایی و فرفریتشت را از آب ولرم پر کردم و لباس های ماهان را به آرامی از تنش خارج کردم کش و قوسی به بدنش داد و چشم های مشکی اش را به رویم باز کرد و چند بار پشت سرِ هم پلک زد

هر آن احساس میکردم جسم کوچکش از میان دستانم سُر میخورد محکم نگهش داشته بودم اش و با کاسه روی اش آب میریختم صدای گریه هایش در سکوتِ مطلق خانه می پیچید هر طور شده و به سختی تن نحیف و رنجورش را شستم از اینکه بوی الکل میداد بدم می آمد همان لباس زرد رنگ را به او پوشاندم شیر خورد و بعد با آرامش خوابید صدای نفس های آرام اش ، آرامش بخش بود این خانه ی بی روح و سوت و کور خیلی وقت بود که حضورش را کم داشت دیگر با وجودش تنها نبودم با وجود توت فرنگی ام ، دیگر ناامید بودم