دانلود رمان باج گیری در تخت

دانلود رمان باج گیری در تخت از لینداچنکه با لینک مستقیم+pdf

خلاصه رمان باج گیری در تخت

امی تو ماشین خرابش نشسته بود و تمام تلاشش رو میکرد که جلوی حمله عصبی اش رو بگیره ! همون موقع یه ماشین بزرگ و مشکی رنگ پشت سرش پارک کرد و همزمان احساس آرامش و ترس تو وجودش به جریان دراومد ! گوشیش خاموش شده بود و الان بیست دقیقه ای میشد که پشت فرمون ماشین خرابش نشسته بود و نمیدونست چیکار کنه . بزودی هوا تاریک میشد و اون به کمک احتیاج داشت .

در واقع الان و قبل از اینکه اوضاعش خطرناک بشه، به کمک نیاز داشت. باتون روژ یه شهر خطرناک نبود ، اما تو شهری به اون بزرگی هرچیزی ممکن بود اتفاق بیفته… که معمولا هم می افتاد ! وقتی ماشین ایستاد امی عصبی تر شد ، اما مردی که پشت فرمون بود بلافاصله پیاده نشد! امی از آینه دید که داشت با موبایلش صحبت میکرد و تنها چیزی که امی میدید موهای مشکی و پرکلاغی و عینک آفتابی مدل خلبانی طرف بود اوه …! اون موهای مشکی ! اون رو به یاد مردی انداخت که هر شب تو رویاهاش میدید!