دانلود رمان صحرا از مینا_س با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
صحرا دختری که عاشقه اما به اصرار مادرش مجبور میشه با کسی نامزد کنه که هیچ حسی بهش نداره.. امادخبر نداره که اون مردبرای بودن با صحرا سالها منتظر بوده که اونو ماله خودش کنه…صحرا میخواد همه چیو بهم بزنه اما با کاری که اون مرد میکنه همه چی عوض میشه
خلاصه رمان صحرا
لباسمو توی تنم صاف کردم صورتمو برای بار اخر چک کردم هنوز عروس و داماد نیومده بودن دستم انگاری توی فریزر بودن تمام اعتماد بنفسی که توی این مدت جمع کرده بودم از بین رفته بود نیم ساعتی بود تواتاق پرو سعی داشتم خودمو جمع کنم و برم بیرون
نفس عمیقی کشیدم و اشکامو عقب فرستادم اومدم بیرون همون لحظه یکی خبر داد که عروس و داماد اومدن بین شلوغی دنبال بهار گشتم و بالاخره پیداش کردم اون تنها کسی بود که میدونست تو قلب من چخبره !دستمو گرفتو گرفت …خوبی صحرارنگت پریده…
….خوبم بیابریم قدم اول و که برداشتم دیدمش
بااون کت مشکی چقدر جذاب شده بود …سرمو تکون دادم تااین افکارو ازذهنم دور کنم …بس کن صحرا….اون دیگه مال تونیست نباید بهش فکر کنی
به هرجون کندنی بود رفتم جبو لبمو گاز گرفتم تابتونم جلوی ریزش اشکامو بگیرم عموسهراب یه گوسفندآورد و جلوشون سربرید.