دانلود رمان تنها قدم نمیزنم pdf از عسل سبکبار با لینک مستقیم
دانلود رمان تنها قدم نمیزنم pdf از عسل سبکبار
دانلود رمان تنها قدم نمیزنم از عسل سبکبار با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
سرگرد آرمان حقیقی پلیس مذهبی و جدی که به اجبار خانواده اش درگیر روابط عاطفی با دختری بی بند و بار میشود…
خلاصه رمان تنها قدم نمیزنم
باصدای زنگ موبایل از خواب بیدار شدم؛ بدون اینکه چشم هایم را باز کنم دستم را دراز کردم و موبایلم را از روی عسلی برداشتم. با صدای گرفته، پاسخگوی تماس شدم. بله! صدای ستوان کرمی بود؛ لرزش صدایش، دستپاچگی را از سلام قربان! پشت تلفن، فریاد می زد. موبایل را از گوشم فاصله دادم؛ سرم
را به طرف مخالف کج کردم و سرفه ای کردم تا صدایم از حالت گرفته بیرون بیاید. سلام کرمی!
ببخشید…دیر وقت مزاحم…شدم. چند بار پشت سر هم، پلک زدم که خواب از سرم بپرد.اشکالی نداره!
صدای، نفس آسوده اش را به خوبی از پشت تلفن شنیدم.دقایقی قبل، یک قتل گزارش شد؛ گفتن که به شما اطلاع بدم. با شنیدن این حرف از زبان، ستوان کرمی، خود به خود از حالت خواب آلودگی بیرون آمدم و میخ، سر جایم نشستم.آدرس رو بگو یادداشت کنید. کمرم را به صندلی مشکی چرخدارم، تکیه دادم و سرم را پایین انداختم.
قطع آقای ناشناسی ساعت دو بامداد، به اداره ی پلیس زنگ میزنه و مزاحمت می کنه! با انگشتانم مشغول بازی بودم اما تمام هوش و حواسم، به علی و شایانی بود که روبه رویم روی دسته های مبل نشسته بودند. علی با زدن ضربه ی آرامی به شایان، اشاره کرد تا حرفش را ادامه بدهد.