دانلود رمان سنگ قلب عاشق پیشه pdf از دنیز با لینک مستقیم

دانلود رمان سنگ قلب عاشق پیشه از دنیز با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

یزدان مردی خشن و هوس باز، پسر یه خانواده پولدار که از وقتی نوجوان بوده خانواده اشو ترک کرد تا وارد آکادمی فوتبال بشه و حالا توی سن 25 سالگی وقتی توی بهترین لیگ های خارجی بازی میکنه خبر مرگ پدر و مادرشو بهش میدن و اون ناچار به بازگشت به ایران میشه و متوجه میشه آهو یعنی خواهر ناتنیش توی تصادف بینایی شو از دست داده و حالا بهترین فرصت واسش ایجاد میشه تا انتقام تمام سال های دور از خونه و خانواده بودنشو از اون دختر بگیره و با انواع شکنجه ها و حقارت ها اونو آزار میده چون اونو مقصر جدا شدن از عشقش میدونه عشقی که به خاطر اصرار های پی در پی پدر و مادرش برای ازدواج با آهو اونو ترک کرده بود و با کس دیگه ازدواج کرده بوده… پایان خوش

خلاصه رمان سنگ قلب عاشق پیشه

یک پیک دیگه رفتم بالا و به دختری نگاه کردم که جلوم داشت خودش رو تکون می داد. انقدر حرفه ای بود که همون اول احساس می کردم داغ شدم. گوشیم ویبره رفت. ولی الان حتی نمی خواستم از منظره جلوم چشم بردارم. روی پام نشست و شروع به تکون دادن خودش کرد. گوشیم یک لحظه هم دست از ویبره رفتن بر نمی داشت. دستمو توی
جیبم کردم و گوشی رو در آوردم. شماره از ایران بود. الان  اصلا حوصله اون ها رو نداشتم. گوشی رو دوباره توی جیب ام گذاشتم و سرم رو جلو بردم. نفس ام رو زیر گوش دختره خالی کردم و لب زدم:
اسمت چیه؟

تکونی به خودش داد و با بهترین حالت ممکن گفت:
جولیا… لبخندی زدم که خودشو نزدیک تر کرد دستام دورش پیچیده شد و دستاش تو موهام چنگ انداخت. دیرم شده بود. کروات رو دور گردنم سفت تر کردم…عزیزم کی بر می گردی؟ به ساعتم نگاه کردم. خیلی دیر کرده بودم. دستشو از دور گردنم باز کردم و با گفتن اینکه بهت زنگ می زنم از اتاق
بیرون اومدم. اما تازه یادم اومد که اصلا شماره ای ازش نداشتم که بتونم بهش زنگ بزنم! در کل اونقدر دیرم شده بود که بر نگردم تا شمارشو بگیرم. توی ماشین که نشستم، باز هم مبایلم بود که زنگ