رمان عاشقانه

دانلود رمان سراب بود pdf از سمیه حسینی و ساغر بانو با لینک مستقیم

دانلود رمان سراب بود pdf از سمیه حسینی و ساغر بانو

دانلود رمان سراب بود از سمیه حسینی و ساغر بانو با فرمت pdf،اندروید،آیفون،نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

از کارگاه خیاطی بیرون می زنم و مسیر بازارچه را در پیش می گیرم! بعد از خرید مایحتاج به سمت خانه حرکت می کنم. وارد خانه که می شوم.چادرم را روی چوب رختی آویزان می کنم و داخل آشپزخانه می روم. تا آمدن نیلو یک ساعتی مانده. فوری دست به کار می شوم و برای ناهار ماکارانی می پزم …

خلاصه رمان سراب بود

مقداری غذا در ظرفی می ریزم تا برای پدرم ببرم . کارهایم تمام شده که نیلو با سرو و صدا وارد خانه می شود: سلام…سلام…من اومدم…اهل منزل کجا تشریف دارین؟ گلتون اومد! لبخند می زنم و به استقبالش می روم: چی شده هنوز از راه نرسیده خونه رو گذاشتی رو سرت خوشگل خانم؟! با دیدنم خودش را در آغوشم می اندازد: دوست دارم وقتی میام تو خونه فرشته ی مهربون بیاد به استقبالم…

همینه که همینجوری داد می زنم و میام ..گونه ام را می بوسد و صورتش را از صورتم فاصله می دهد و چشمانش را می بندد و می گوید: چه خوبه که تو هستی نورا… وقتی هستی آرامش دارم… کاش مامان بود و می دید که دختر بزرگش چه فرشته ای شده. از بغ*لم دورش می کنم و به شوخی می گویم : خبه… همه ی کارارو راست و ریست کردم دیگه خبه… زبون نریز!

لب بر می چیند: لوس… می خندم و می گویم: برو دستاتو بشور تا منم میزو بچینم لبخند می زند: ای به چشم… الان میام. ناهار را در حالی می خوریم که نیلو مدام از دانشکده و اتفاقاتی که در آنجا افتاده تعریف می کند و می خندد… محل بعد از انجام مابقی کارها… آماده می شوم تا به سمت کار پدر بروم.. پدرم سالهاست که در یک حجره ی فرش فروشی در بازار بزرگ تهران پادو است…

اطلاعات رمان رمان سراب بود

نام رمان : رمان سراب بود
نویسنده رمان : سمیه حسینی_ساغربانو
ژانر رمان : عاشقانه
ملیت رمان : ایرانی
ویرایستار رمان : سایت ناولزلند
تعداد صفحه رمان : 1176
اگر شما نویسنده این رمان هستید، میتوانید درخواست حذف ارسال کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا