رمان بوکرمان خارجیرمان عاشقانهرمان فانتزی

دانلود رمان زیبای بی رحم pdf از روزاموند هودج با لینک مستقیم

دانلود رمان زیبای بی رحم pdf از روزاموند هودج

دانلود رمان زیبای بی رحم از روزاموند هودج با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

نیکس از زمان تولدش به خاطر معامله احمقانه پدرش نامزد شیطانی شده بود که بر سرزمینش حکومت میکرد به همین خاطر از زمان تولدش برای کشتن او دوره دیده بود نیکس در تولد ۱۷ سالگی اش همه چیز را رها کرد تا با ایکنیفکس نامیرا و قدرتمند ازدواج کند.

برنامه اش اغوا کردن و سپس نابود کردن او و قلعه اش بود اما ایگنیفکس آن چیزی نبود که نیکس انتظارش را داشت. لرد جذاب و عجیب و قلعه که مانند هزار توی متغیری از اتاق های جادویی است، اورا شیفته خود کرد. حتی اگر بتواند خودش را قانع کند تا دشمن قسم خورده اش را دوست بدارد، چگونه میتواند از انجام وظیفه اش برای کشتن او سر باز زند؟ با گذشت زمان، نیکس باید تصمیم بگیردکه چه چیزی مهم تر است: آینده سرزمینش یا مردی که هیچوقت نباید دوستش داشته باشد…

خلاصه رمان زیبای بی رحم

من برای ازدواج با يک هيولا بزرگ شده بودم.ترشی ايجاد کرده بود. تمام بعدازظهر دزدکی در کتابخانه حرکت کردم و دستهايم را روی پوسته چرمی کتاب هايی می کشيدم که هرگز بار ديگر لمس نخواهم کرد. به قفسهکتاب ها تکيه دادم و آرزو کردم کاش بتوانم فرار کنم٬ کاش بتوانم سر آدم هايی که اينسرنوشت را برايم رقم زده اند٬ فرياد بزنم.به سايه های گوشه کتابخانه نگاه کردم. وقتی من و خواهر دوقلويم آستريا (Astraia) کوچک بوديم.

مانند ديگر بچه ها همان داستان را شنيديم: شياطين (demon ) از سايه ساخته شده اند. برای مدت طولانی به سايه نگاه نکن وگرنه ممکن است يک شيطان از درون سايه به تو نگاه کند. اين مسئله برای ما خيلی وحشتناک تر بود چون معمولا شاهدقربانيان حملات شياطين بوديم٬ ديوانه هايی که جيغ می زدند يا ساکت بودند. خانوادههايشان آنها را در راهروها می کشيدند و به پدر التماس می کردند تا با استفاده از هنرهای هرمتيکش (Hermetic (آنها را درمان کند.

گاهی اوقات می توانست درد آنها را به مقدار اندکی کاهش دهد اما هيچ درمانی برای جنون ايجاد شده توسط شياطين وجود نداشت. و همسر آينده من لرد جنتل شاهزاده شياطين بود. او شبيه سايه های شرير و بی فکری که بر آنها حکومت می کرد نبود. به عنوان يک شاهزاده٬ قدرتش نسبت بهديگران خيلی بيشتر بود او می توانست بدون ديوانه شدن در چشمان مرگبار آنها نگاه و با آنها صحبت کند. اما هنوز يک شيطان بود. بعد از شب ازدواجمان٬ چه مقدار از من
باقی خواهد ماند؟

اطلاعات رمان رمان زیبای بی رحم

نام رمان : رمان زیبای بی رحم
نویسنده رمان : روزاموند هودج
ژانر رمان : عاشقانه، فانتزی
ملیت رمان : خارجی
ویرایستار رمان : سایت ناولزلند
تعداد صفحه رمان : 245
اگر شما نویسنده این رمان هستید، میتوانید درخواست حذف ارسال کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا