رمان عاشقانه

دانلود رمان رکسانا pdf از مرتضی مودب پور با لینک مستقیم

دانلود رمان رکسانا pdf از مرتضی مودب پور

دانلود رمان رکسانا از مرتضی مودب پور با فرمت pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

با پسر عموم , تو ماشین من نشسته بودیم و داشتیم تو یه بزرگراه خیلی شلوغ حرکت میکردیم. من رانندگی میکردم و مانی کنارم نشسته بود و تکیه ش رو داده بود به شیشه بغل و همونجور که اروم اروم میرفتیم جلو , با همدیگه حرف میزدیم. پدر من و مانی, دو تابرادر بودن که همیشه با همدیگه زندگی کردن.همیشه م با همدیگه شریک بودن….

خلاصه رمان رکسانا

الانم يه کارخونه بزرگ دارن. خونه هامون بغل همديگه است. دو تا خونه ی دو بلکس بغل هم با حیاط های بزرگ و پرگل و گیاه و درخت که وسط شون ديوار نداره. من و مانی چند سالی هس که دانشگاه مونو تموم کرديم و تو همون کارخونه کار میکنیم. مادر مانی موقع تولدش فوت کرد و چون با هم ديگه يک سال اختلاف سنی داريم, مادرم اونم شیر داد.

عموم بعد از مادر مانی ديگه ازدواج نکرد. زنش رو خیلی دوست داشت. در حقیقت مادر من مانی رو بزرگ کرد و ما دو تا مثل دوتا برادر بوديم. هرجا که می رفتیم و هر کاری که میکرديم, با همديگه میرفتیم و با همديگه میکرديم. يعنی مانی میرفت و من هم دنبالش! يه خورده شیطون بود اما اقا و مهربون و فداکار! پدرم و عموم برامون دوتا ماشین خیلی گرون قیمت خريده بودن و انداخته بودن زير پای ما!

حقوق مونم با اينکه هفته ای دو سه روز بیشتر کار نمیکرديم خیلی عالی بود. تو شمالم دوتا ويلای خیلی خیلی بزرگ داشتیم که تا تقی به توقی می خورد, مانی کار رو تعطیل می کرد و به هوای تمدد اعصاب, دوتايی يه جوری در میرفتیم و سه چهار روزی اونجا می مونديم! خلاصه تو ماشین نشسته بوديم و من داشتم حرف میزدم و مانیم لم داده بود به شیشه و هم اهنگ گوش میکرد و هم با من حرف میزد.

اطلاعات رمان رمان رکسانا

نام رمان : رمان رکسانا
نویسنده رمان : مرتضی مودب پور
ژانر رمان : عاشقانه
ملیت رمان : ایرانی
ویرایستار رمان : سایت ناولزلند
تعداد صفحه رمان : 347
اگر شما نویسنده این رمان هستید، میتوانید درخواست حذف ارسال کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا