رمان عاشقانه

دانلود رمان خلوت نشین عشق pdf از لیلا عبدی با لینک مستقیم

دانلود رمان خلوت نشین عشق pdf از لیلا عبدی

دانلود رمان خلوت نشین عشق از لیلا عبدی با فرمت pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

کیانا دختر یک پولدار ورشکسته است که پدرش را از دست داده برای کار(پرستاری بچه) به خانه خانواده محتشم میرود در انجا متوجه میشود که خانم محتشم که حالا ویلچر نشین شده عشق دوران جوانی دایی اش بوده دایی که بعد از نا امیدی از عشق خود خانواده را ترک کرده، از سوی دیگر کیانا عاشق دکتر علی محتشم پسر خانم محتشم که 12 سال از او بزرگتر است میشود که او هم یک عشق نافرجام داشته و حالا قادر به پذیرش عشقی جدید نیست..

خلاصه رمان خلوت نشین عشق

کیانا! مادر! این کار در شأن تو نیست.. دیگر نمی توانستم حرف های مادرم را که هنوز در دنیای فانتزی ها زندگی می کرد بشنوم و دم بر نیاورم، عصبانی غریدم: کدوم شأن مادر من؟ اون شأنی که مد نظر شماست با خودکشی پدر ضعیف الایمانمون پرید. مادر که سعی می کرد ظاهرش را حفظ کند، لبخند ملایمی بر لب نشاند و گفت: دخترم باز هم نمی تونم اجازه بدم بری و به عنوان پرستار تو خونه ای که معلوم نیست چه جور آدمایی اونجا زندگی می کنن و چطور برخوردی باها ت می کنن کار کنی!

بغض داشت خفه ام می کرد، این اواخر با هر تلنگری اشکم در می آمد. با صدای لرزانی گفتم: ناچارم مادر من! کجا به یه دانشجوی سال سوم با این حقوق کار می دن، بگو برم اونجا کار بگیرم. یادتون باشه داریم می رسیم به ته پس انداز شما.. مادر میان حرفم آمد و اینبار با صدای آرامتری گفت: می رم سراغ داییت.. خنده ام گرفت، دایی.. گفتم: دایی اگه سراغ بگیر بود که من و شما الان تو این وضعیت گرفتار نبودیم!

بعضی وقتها اونقدر کفرم از بابا بالا می یاد که خدا می دونه. آرزو می کردم کاش بابا اعتقاد شما رو داشت و دست به اون کار احمقانه نمی زد. اثر درد را در صورت مادر می دیدم، با صدای لرزانی گفت: کاش با امیر به هم نمی زدی! عصبی و بی قرار بلند شدم و شروع به قدم زدن کردم، احتیاج داشتم کمی آرامتر شوم. گفتم :وقتی بابا، کارخونه و پول و خونه و ماشین و تمام چیزایی که همه آرزوش رو می کشن داشت، با ظاهر قشنگی که داشتم همه حسرت زندگی منو می کشیدن.

اطلاعات رمان رمان خلوت نشین عشق

نام رمان : رمان خلوت نشین عشق
نویسنده رمان : لیلا عبدی
ژانر رمان : عاشقانه
ملیت رمان : ایرانی
ویرایستار رمان : سایت ناولزلند
تعداد صفحه رمان : 255
اگر شما نویسنده این رمان هستید، میتوانید درخواست حذف ارسال کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا