دانلود رمان تدریسی عاشقانه pdf از ترنم با لینک مستقیم

دانلود رمان تدریسی عاشقانه از ترنم با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

آرمان زند استاد و پزشکی که تازه از خارج برگشته طی اتفاقاتی مجبور به ازدواج اجباری با دانشجوی خودش می‌شه

خلاصه رمان تدریسی عاشقانه

.دستم و زیر چونم زدم و با لذت به استاد ترم جدید نگاه کردم پری سقلمه ای به پھلوم زد و گفت مثل اینکه حسابی چشم تو گرفته ھا…لابد الان داری خیالبافی می کنی.بین این ھمه کشته مرده تو شانسی
!نداری رفیق آھی از سر لذت کشیدم و گفتم یه حسی بھم میگه این دیگه نیمه ی گمشدمه خندید و گفت
تو ھر روز راجع ھمه ھمین حسو داری من ک میگم کمتر دنبال نیمه ی گمشدت بگرد.میگم نکنه نیمه ی
گمشدت ھمون فامیل از فرنگ برگشته تون باشه ھان؟ با انزجار صورتم و جمع کردم و گفتم …خدا نکنه! اه اه… تو نمیدونی مامانش_ حرفم با صدای محکم استاد قطع شد

.اگه بحث تون واجب تر از درسه تشریف ببرید بیرون آب دھنم و قورت دادم و گفتم .واجب تر که ھست استاد. اما ما ھمینجا راحتیم ھمه خندیدن. از اینکه ضایعش کردم حرصش گرفت. سر ماژیک رو بست و گفت بفرمایید…ھر چی تا اینجا تدریس کردم و کنفرانس بدید در حالی کھ محو صورت مردونش شده بودم مسخ شده گفتم …عشق باز ھمه خندیدن. یه تای ابروش بالا پرید و گفت تدریس عاشقانھ نکردم من خانوم….تشریف بیارید کنفرانس درس و بدید چھ قدر احمق بود.

نمیفھمید من حواسم به درس نه فقط بھ قد و بالای خود تازه واردش بوده؟ بلند شدم و کوله مو برداشتم گفتم .من ھیچی نفھمیدم چون حواسم به کلاس نبود. الانم با اجازه میخوام برم صورت مردونش قرمز شد و گفت پس بیخیال این واحد بشید چون دیگه حق حضور توی کلاس منو ندارید زیر لب گفتم … بھتر مرتیکه ی عقده ای فتم