رمان اجتماعیرمان عاشقانه

دانلود رمان ثانیه های عاشقی pdf از گیسوی پاییز با لینک مستقیم

دانلود رمان ثانیه های عاشقی pdf از گیسوی پاییز

دانلو رمان ثانیه های عاشقی از گیسوی پاییز با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

داستان درباره ي دختري به اسم شکوفاست که يه هفته بعد از تولدش جلوي در پرورشگاه گذاشته مي شه….و خيلي زود يه خونواده اي پيدا مي شن و اونو به فرزندي مي گيرن…..چند ماه بعد از ورود شکوفا به خونه ي خانوم و آقاي به کیش ..خانوم به کیش باردار مي شه و بعد از نه ماه سه تا پسر به دنيا مياره…..ايليا…ارشيا….بردي ا………حالا همه بزرگ شدن……. پایان خوش

خلاصه رمان ثانیه های عاشقی

در خونه رو باز کردم و وارد شدم … مثل همیشه سوت و کور … اما پر از آرامش … با بی حالی کیفم رو انداختم رو کاناپه ي سه نفره ي وسط سالن و رفتم سمت آشپزخونه … در یخچال رو باز کردم و شیشه ي آب رو یه سره رفتم بالا … به شدت گرسنه بودم … یه بسته سوپ آماده از داخل کابینت برداشتم و تو یه قابلمه خالی کردم … چهارتا لیوان آب هم بهش اضافه کردم و گذاشتمش روي گاز …

زیرشو که روشن کردم رفتم تا لباسام رو عوض کنم … اگه مامان می فهمید غذام سوپ آمادست حتماً وادارم می کرد برم بالا غذا بخورم … خدا رو شکر کردم که نیست ببینه … اگه این شکم گرسنه نبود هیچی نمی خوردم و یه راست شیرجه می رفتم تو تختم و می خوابیدم … ولی حیف که حریف شکمم نمی شدم … لباسام رو که عوض کردم رفتم سر وقت سوپ … داشت می جوشید…ولی چون به هم نزده بودمش گوله گوله شده بود …

یه قاشق برداشتم و شروع کردم به هم زدن تا صاف و یه دست بشه … و قابل خوردن … وقتی آماده شد ریختمش تو یه ظرف و یه تیکه نون هم گذاشتم کنارش … رفتم نشستم روي کاناپه که رو به روي تلویزیون بود … هنوز اولین قاشق رو نخورده صداي زنگ تلفن بلند شد … رفتم سراغ تلفن و نگاهی به
شماره انداختم … مامان بود … جواب دادم …
من – سلام مامان… مامان – سلام مادر … رسیدي؟ … خوبی؟ می خواستم بگم خوب اگه نرسیده بودم پس عمه ي نداشتم داره جواب تلفن رو میده؟ … ولی به حرمت مادر بودنش چیزي نگفتم … من – بله رسیدم … نگران نباشین … مامان – بیا بالا غذا بخور …

اطلاعات رمان ثانیه های عاشقی

نام رمان : ثانیه های عاشقی
نویسنده رمان : گیسوی پاییز
ژانر رمان : عاشقانه، اجتماعی
ملیت رمان : ایرانی
ویرایستار رمان : سایت ناولزلند
تعداد صفحه رمان : 145
اگر شما نویسنده این رمان هستید، میتوانید درخواست حذف ارسال کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا