دانلود رمان به گناه آمده ام pdf از مریم عباسقلی با لینک مستقیم
دانلود رمان به گناه آمده ام pdf از مریم عباسقلی
دانلود رمان به گناه آمده ام از مریم عباسقلی با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
من آریان پارسیان، متخصص ۳۲ سالهی سک*سولوژی از دانشگاه کمبریج انگلیسم.بعد از ده سال به ایران برگشتم. درست زمانی که خواهر ناتنیام در شرف ازدواج با دشمن خونیام بود. سایا خواهر ناتنی منه و ده سال قبل، وقتی خانوادمون با فهمیدن حاملگی سایا متوجه رابطهی مخفیانهی من و اون شدن مجبور شدم برم انگلیس. حالا من اینجام، عشق سایا ذرهای توی دلم کم نشده. میگن ممنوعه، میگن بهم حرومه، همهی مردم و دوست آشنا فکر میکنن ما خواهر و برادریم اما فقط خانوادهی چهارنفرهی خودمون از اصل ماجرا خبر دارن. سایا به من حروم نیست. من میخوامش و هرکاری میکنم تا نامزدی اش رو بهم بزنم، حتی…
خلاصه رمان به گناه آمده ام
کمر سایا را به دیوار چسباند و لب هایش را از گوش
کشید او تا گردن و سر شانه هایش نرم پایی سایا مسخ از این نزدیک و هم آغ*وش پچ زد مطمئن این کار درسته؟ رکابی اش را از دست پشت گردنش برد و درحال که تنش در می آورد پر عطش و دیوانه وار به بدن نیمه بر*هنه ی سایا نگاه کرد دست زیر ران های خوش فرم دخترک انداخت و از جا کندش و سمت تخت بردش..
سایا با ناخن هایش کمر او را خراش می داد و یک دیگر را عمیق م بو*سیدند گرم بود…گرمشان شده بود یا آن اتاق واقعا نمی داستند… فقط این مهم بود که این نفس های کش آمده باهم یک شوند… دست های پس جوان نوازش می کرد و امکان نداشت سایای هفده ساله دیوانه تر از این شود…فاصله گرفت و نگاه تب دارش را به صورت خوش فرم
و مردانه ی او دوخت و دست میان موهای برهم
ریخته اش فرو کرد….پرسیدم مطمئنی؟
مخالفت خودشون باعث شد بریم سراغ آخرین
راه کار اینجوری دادگاه حکم ازدواج اجباری برامون صادر می کنه من، من حس گناه دارم، اگر پدر و مامان بفهمن… گردن سایا را مرطوب بو*سید و همان جا لب زد و پوست تن او دون دون شد….