رمان اجتماعیرمان عاشقانه

دانلود رمان دختر خوب pdf از نیلوفر قائمی فر با لینک مستقیم

دانلود رمان دختر خوب pdf از نیلوفر قائمی فر

دانلود رمان دختر خوب اثر نیلوفر قائمی فر با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش جدید و لینک مستقیم

سوپرایز عالی داستان ماحی دختری جوون هست که بنا بر یک تصمیم برای بهتر شدن وضعیت خانوادگیش هفت سال زندگیش دست خوش روزگاری نامشخص و تیره شده، حالا با گذر این هفت سال بر حسب یک اتفاق با مردی آشنا میشود که تمام زوایای زندگیش فقط به وجود ماحی بستگی دارد تا از هم نپاشد، ماحی برای او و زندگیش و خانواده اش شبیه نوش داروییست که قبل مرگ به دستشان رسیده و در این میان ماحی همون روزگاری از همه ی ماست که فکر میکنیم دیگر آخر دنیاییم و بدرد زندگی نمیخوریم اما میفهمیم میتونیم دلیل زندگی یک نفر باشیم …

خلاصه رمان دختر خوب

سعی میکرد بهم نگاه نکنه، پوزخند زدم، برای من این حرکات معنی نداشت، به نظر من داره نقش بازی میکنه؛ مردک! به بچه که داشت با ولع شیر میخورد چشم دوختم، به خودم نهیب زدم؛ راست میگفت که این بچه چند روزه شکمش گرسنه است … از بچه داری چیزی نمیدونستم … قلبم تیر کشید، یاد بچه ی خودم افتادم که حتی نزاشتن ببینمش چون از نظر (شهری) اگر بچه رو میدیدم نمیزاشتم بره … من اینم! حتی نمیتونستم بچه ی خودمو خوشبخت کنم، من….به….چیزی یا کسی وابسته نیستم، حتی بچه ی خودم!

باز به اون نگاه کردم، هنوزم سرش یه سمت دیگه بود، دوباره پوزخند زدم، انگار داره جانماز آب میکشه، توی اون اتاق هم مردد بود، انگار دیوونه است، نمیدونه چیو میخواد چیو نمیخواد؛ اسکل! … زنت کجاست؟ «بدون اینکه نگام کنه گفت: » رفته … پس یه جور دقش دادی که زاییده و در رفته؟ لبه ی مبل تک نفره نشسته بود، مشتشو گره کرد، نگاهش به زمین بود، فکش چه زاویه داره!!! نفسشو به بیرون فوت کرد، سر بلند کرد و به طرف راستش که پنجره بود نگاه کرد، آروم زمزمه کرد: اون آدمِ موندن نبود، وگرنه کی از بچه اش میگذره؟ «سریع و قاطع گفتم: » من!

برگشت توی چشمام خیره نگاه کرد، انگار توی نگاه سردم یخ زد، بدون کوچکترین بغض و همراه با تلخی و حرص گفتم: من گذشتم! … تو هم؟ پس … نفس بلندی کشید، به سختی احساساتشو کنترل میکرد، حسی که نمیدونم چی بود ولی بهش رنج میداد؛ آروم زمزمه کرد …

اطلاعات رمان رمان دختر خوب

نام رمان : رمان دختر خوب
نویسنده رمان : نیلوفر قائمی فر
ژانر رمان : عاشقانه
ملیت رمان : ایرانی
تعداد صفحه رمان : 516
اگر شما نویسنده این رمان هستید، میتوانید درخواست حذف ارسال کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا