دانلود رمان انتقام از ava20 با فرمت pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
رمان در مورد پسریه که زندگى کاملا عادى و دور از دغدغه داشت اما با وارد شدن یه دختر به زندگیش طى یکسال همه چیز بهم میخوره برادرشو از دست میده و مادرشم به دلایلى در آستانه مرگه، کم کم مغزش به فکر میفته به فکر اینکه اون دختر چرا قصدا زندگیشونو بهم زد تو این راه شاهد اتفاقاتى میشه که اونو تا مرز سکته میبره و …
خلاصه رمان انتقام
با صداى زنگ در چشامو آروم باز کردم، حرصم گرفته بود بدجور زیر ل*ب همش فحش ميدادم به اونى که پشت دره با شدت درو باز کردم که آیين با ترس چند قدم رفت عقب و گفت: چته مرد حسابى کپ کردم، اخه الان وقت اومدنه؟ در حاليكه درو ميبست گفت: ساعت ده صبحه پس کى وقتشه نكنه نصف شب باید بيام سر وقتت!
البته قول نميدم اینجورى بيام، یهو دیدى عين جن از پنجره پریدم تو اتاقت، بين حرفش پریدم و گفتم: خيلى خب حالا چيزى ميخورى؟ خودشو روى کاناپه ولو کرد و گفت: مگه چيزى هم پيدا ميشه تو این خرابه عتيقه ات، عاقل اندر سفيه نگاهش کردم و به طرف آشپزخونه براه افتادم تو دلم هر چى فحش بلد بودم نثار روح و روان آیين کردم، مثل اینكه دیشب بخاطر این الدنگ تا ساعت سه شب تو بازداشتگاه بودیم یه چایى دم کردمو روبه روش نشستم غرق فكر بود انگار با خودش حرف ميزد..
باید این شایان کله خرو پيدا کنم و یه کتک مامانى بخوره تا دیگه اینجور مهمونيا دعوتم نكنه، عمرا دیگه من با تو بيام مهمونى، از فكر در اومد چشم غره اى بهم رفت و گفت: کور شى نميبينى دارم فكر ميزنم، چه فكرى ميزدى حالا؟ نقشه دو نفره پيچوندن گوش اون پسره، نه جونم من کلى کار دارم حوصله دوباره رفتن به اون بازداشگاه رو هم ندارم..
