دانلود کتاب کرگدن اثر اوژن یونسکو
دانلود رایگان کتاب کرگدن از اوژن یونسکو
دانلود کتاب کرگدن از اوژن یونسکو با لینک مستقیم
در مورد کتاب کرگدن بیشتر بدانیم :
کتاب کرگدن از اوژن یونسکو، یکی از معتبرترین نمایشنامههای قرن بیستم است و سعی میکند
در قالب طنزی تلخ، زندگی انسانهایی را روایت کند
که در طول زندگی روزمره، اصالت و هویتشان را گم کرده و غرق در تظاهر، فلسفه بافی، لذت و شهوات انسانی میشوند.
نمایشنامه کرگدن (Rhinoceros) به سه پرده تقسیم میشود
و هر پرده صحنهای از هجوم کرگدنها را نشان میدهد. در طول سه پردهی نمایشنامه همه ساکنین شهر کوچکی در فرانسه به کرگدن تبدیل میشوند
و تنها فردی که تسلیم این دگرگونی جمعی نمیشود، شخصیت اصلی داستان «برنژه» است؛
شخصیتی گیج و دستپاچه که در طول نمایشنامه به خاطر تأخیرها و نیز نوشیدنهایش مورد انتقاد قرار میگیرد.
در مورد نویسنده کتاب کرگدن بیشتر بدانیم:
اوژن یونسکو (fr:Eugène Ionesco) (زاده ۲۶ نوامبر ۱۹۰۹ – درگذشته ۲۸ مارس ۱۹۹۴)
نمایشنامهنویس و نویسنده فرانسوی با اصلیت رومانیایی است.
او در سال ۱۹۷۰ به عضویت فرهنگستان فرانسه درآمد. او را بارزترین نماینده تئاتر آوانگارد فرانسه مینامند.
بیشتر آثار یونسکو به پارسی ترجمه شدهاست.
مترجمین آثار یونسکو اغلب از نویسندگان و هنرمندان مشهور ایرانی بودهاند.
بهمن محصص، جلال آل احمد، داریوش مهرجویی، احمد کامیابی مسک و پری صابری از آن جملهاند.
مشهورترین نمایشنامهٔ یونسکو کرگدنها یا کرگدن است.
این نمایشنامه را جلال آل احمد نخستین بار ترجمه کرد.
مترجمهای متأخرتر پری صابری (برای اجرای حمید سمندریان) و مدیا کاشیگر میباشند. ترجمهای دیگر از احمد کامیابی مسک، از دوستان یونسکو است
که انتشارات دانشگاه تهران در سال ۲۰۰۶ میلادی چاپ کردهاست.
این کتاب ترجمهٔ داستان کوتاه «کرگدنها» را نیز شامل میشود که پیش تر ابوالحسن نجفی به پارسی برگردانده بود.
کامیابی مسک نام نمایشنامه را «کرگدنها» ترجمه کرده که نسبت به برگردان مترجمین پیشین («کرگدن») درستتر میباشد.
سحر داوری نیز این از را به پارسی برگردانده که در مجموعه آثار یونسکو به ترجمهٔ داوری در انتشارات تجربه چاپ شدهاست.
این نمایش با نام «کرگدن» بارها به پارسی در ایران روی صحنه رفته.
خلاصه ی کتاب
وقتی پرده بالا میرود ژان بر تختش خوابیده. چیزی روی خودش کشیده و پشتش به تماشاچی است.
سرفهاش را میشنویم. پس از چند لحظه برانژه را میبینیم که ظاهر میشود.
از آخرین پلههای پلکان بالا میآید در میزند ژان جواب نمیدهد برانژه از نو در میزند.
- برانژه ژان! (از نو در میزند.) ژان! (در آخر پاگرد پلکان باز میشود و پیرمردی ریزهای با ریش سفید ظاهر میشود.)
- پیرمرد ریزه چه خبر است؟
- برانژه آمدهام آقای ژان را ببینم. ژان، دوستم را.
- پیرمرد ریزه خیال کردم کسی برای من در میزند. آخر من هم اسمم ژان است. پس برای کسی دیگر است.
- صدای زن پیرمرد (از ته اتاق) با ما کار داشتید؟
- پیرمرد ریزه (برمیگردد بهطرف زنش، که ما نمیبینیمش.) نه. با آن یکی.
- برانژه (در میزند.) ژان.
- پیرمرد ریزه ندیدم که از خانه دربیاید. دیشب دیدمش. حالش سرجا نبود.
- برانژه میدانم چرا. تقصیر من بود.
- پیرمرد ریزه شاید نمیخواهد باز کند. باز هم در بزنید.
- صدای زن پیرمرد ژان! پرحرفی نکن. ژان.
لطفا برای حمایت از نویسنده و انتشارات و همچنین مترجم کتاب را تهیه کنید.
در صورت درخواست كارگروه تعيين مصاديق محتواي مجرمانه لینک دانلود حذف خواهد شد .