رمان

دانلود کتاب دشمن عزیز اثر جین وبستر

دانلود رایگان کتاب دشمن عزیز از جین وبستر

دانلود کتاب دشمن عزیز از جین وبستر با لینک مستقیم

در مورد کتاب دشمن عزیز بیشتر بدانیم :

«دشمن عزیز» نوشته جین وبستر(۱۹۱۶-۱۸۷۶)، نویسنده زن آمریکایی است.

این کتاب در ادامه داستان مشهور بابالنگ‌دراز است

و در آن قهرمان داستان (جودی ابوت) که اکنون ازدواج کرده است قصد دارد

پرورشگاهی که در آن بزرگ شده است را بازسازی کند.

رمان دشمن عزیز کتابی نوشته جین وبستر نویسنده کتاب مشهور بابا لنگ دراز می‌باشد.

کتاب بابا لنگ دراز به نوعی جلد اول کتاب دشمن عزیز می‌باشد.

این کتاب از جایی آغاز می شود که جودی ابت ( از کتاب بابا لنگ دراز ) با جرویس پندلتون ازدواج کرده

و در مسافرت به سر می برند و تصمیم گرفتند پول قابل توجهی را سبب به سازی پرورشگاهی بکنند

که جودی در آن بزرگ شده است.آنها از سالی می خواهند مسئولیت این کار را به عهده بگیرد

و کتاب مجموعه نامه های سالی است که اکثراً به جودی نوشته می شود

و از حال و روز پرورشگاه و بهبودش و رابطه سالی با دکتر پرورشگاه سخن می گوید .

نامه ها صمیمی سرگرم کننده و روانند.خانم جین وبستر از نویسنده های امریکایی هستند .

در مورد نویسنده دشمن عزیز بیشتر بدانیم:

جین وبستر (به انگلیسی: Alice Jane Chandler Webster) (زاده ۲۴ ژوئیه ۱۸۷۶ – درگذشته ۱۱ ژوئن ۱۹۱۶)

بانوی رمان‌ نویس و نمایشنامه‌نویس آمریکایی بود که آثار برجسته‌ای چون بابا لنگ دراز (۱۹۱۲) و دشمن عزیز (۱۹۱۵) به‌رشته تحریر درآورده‌است.

آلیس جین چندلر وبستر در سال ۱۸۷۶ در روستای فردونیا ایالت نیویورک آمریکا به‌دنیا آمد.

مادرش آنی مافت وبستر (به انگلیسی: Annie Moffet Webster) خواهرزاده مارک توین و پدر او چارلز لوتر وبستر

(به انگلیسی: Charles Luther Webster) مدیر مالی مارک توین و ناشر بسیاری از کتاب‌های وی بود.

او تنها فرزند خانواده‌ای بود که به ادبیات و نشر اندیشه و فرهنگ توجه ویژه‌ای داشتند.

خلاصه ی کتاب

دکتر رابین مک ری امروز عصر به اینجا سر زد تا با رئیس جدید نوانخانه بیشتر آشنا شود.

لطفاً وقتی که برای دیدار بعدی به نیویورک آمد او را به شام دعوت کن تا خودت با چشمان خودت ببینی شوهرت چه دسته گلی به آب داده است.

آقای جرویس وقتی می‌خواست به من بقبولاند که مزایای رئیس شدن من مراوده‌ی روزانه با مرد خوش‌برخورد

و عالم و جذابی چون دکتر مک ری است، اشتباه می‌کرد.

او بلندقد و لاغر با موهایی جوگندمی و چشمانی سرد و خاکستری است.

در مدت یک ساعتی که با من بود (و من خیلی شاد بودم) حتی سایه‌ی ‌لبخندی کوچک هم لبانش را روشن نکرد.

آیا سایه می‌تواند روشنی بدهد؟ احتمالاً‌ نمی‌تواند، اما به‌هرحال این مرد را چه می‌شود؟

نکند جرمی سنگین مرتکب شده یا کم‌حرفی‌اش ناشی از طبیعت اسکاتلندی اوست؟

او به اندازه‌ی یک سنگ قبر قابل معاشرت است.

لطفا برای حمایت از نویسنده و انتشارات و همچنین مترجم کتاب را تهیه کنید.

به درخواست كارگروه تعيين مصاديق محتواي مجرمانه لینک دانلود حذف خواهد شد .

اگر شما نویسنده این رمان هستید، میتوانید درخواست حذف ارسال کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا