دانلود رمان نخل ها ایستاده می میرند pdf از مهسا باقری با لینک مستقیم

دانلود رمان نخل ها ایستاده می میرند از مهسا باقری با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

آصف، یکی از جانبازان دوران جنگ است که موفقیتش را مدیون ناظم دوران مدرسه‌اش، آقای نامداری است. درجریان اشغال خرمشهر، این مدرسه به کلی تخریب می‌شود و نامداری قبل از شهادت از آصف می‌خواهد که چراغ آن را همیشه روشن نگه دارد… آصف از جانبازان دوران جنگ، مدتی است به سرطان خون مبتلا شده است، اما به خاطر شرایط خانواده نمی‌خواهد کسی از بیماری‌ اش باخبرشود.

خلاصه رمان نخل ها ایستاده می میرند

شق خنجر زد و رفت،کابوسم بعد ازتو، موهای یک دست سفید شد من خنده هایم را جایی میان خط فاصله مان گم کردم برگشتی ،برگشتی وقتی که من به تماشای سال های از دست رفته، پیری زود رس گرفتم تمام بود من نابود شد یادگار  روزهای قشنگم ،با تو تمام شهر برایم بوی باران می دهد ؛حتی این شهر غبار آلود جایی که تو در آن نفس بکشی، من هوای آنجا را می بلعم تو را می خواهم ،هرطور که باشی ای نخل سرفراز من…

او مدام در خواب هایش به روزهای جنگ برمی‌گردد و برادر مفقودش، عباس را می‌بیند. آصف در دوران تحصیل به خاطر بدهی پدر مجبور می‌شود درس و مدرسه را رها کند و مشغول کار شود، اما ناظم مدرسه‌ اش بعد از اینکه متوجه این موضوع می‌شود، تصمیم می‌گیرد هرطور شده او را به تحصیل برگرداند. نامداری به آصف می‌گوید که مدرسه احتیاج به تعمیراتی دارد و او می‌تواند در کنار انجام آن، به درسش هم برسد و در عوض، آقای نامداری بدهی پدرش را پرداخت کند….