دانلود رمان قلب هایمان pdf از غزل پولادی با لینک مستقیم
دانلود رمان قلب هایمان pdf از غزل پولادی
دانلود رمان قلب هایمان از غزل پولادی با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا نسخه کامل با ویرایش مجدد و لینک مستقیم رایگان
داستان تقابل دو خواهر بر سر عشقی مثلث عشقی که تا حالا خوندین، برخلاف بقیه مثلث ها به جای دوتا پسر و یه دختر ، دو تا دختر داریم و یه پسر …
خلاصه رمان قلب هایمان
با ضربه ی محکمی که روی گونه ام نشست ، روی زمین پرت شدم … عروسک کهنه و ژولیده ام هم شبیه من روی زمین غلت خورد … عروسکی که هم پای لحظه های تنهایی ام بود … با دیدن حال زارم خنده ای کرد و با پا ضربه ای به عروسک زد که باعث شد ، دورتر شود … مگه تو دختری که عروسک داری ؟ دوست داشتم با صدای بلند بگویم: مگه فقط دخترها عروسک دارن ؟ همه ی آدم ها عروسک دارن … همه ی اون هایی که تنهان … مثل من … اما سکوت کردم و تنها بیشتر در خودم جمع شدم تا کمتر ضربه بخورم … کاری که همه ی عمر می کردم … فرار از چشم های رنگی که انگار هیچ سرگرمی جز بازی کردن با من نداشتند!
پسربچه با آن چشم های ترسناکش تنها چند سال از من بزرگتر بود … هنوز هم بازی می کرد اما به جای عروسک ، با من … منی که عروسک دست خانواده اش بودم … سنگینی نگاه کسی پشت سر هر دویمان باعث شد ، عقب بکشد و نگاهی به پشت سرش بیاندازد دست به سینه هر دویمان را نگاه می کرد … ای کاش به غیر از نگاه کردن کاری انجام می داد … پسربچه در مقابل نگاه جدی و نافذ برادر بزرگترش ، خودش را جمع و جور کرد … اگر این نگاه های سبز رنگ نبود …