دانلود رمان سقوط آزاد pdf از mahtab26 با لینک مستقیم
دانلود رمان سقوط آزاد pdf از mahtab26
دانلود رمان سقوط آزاد از mahtab26 با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
مهرنوش ۲۵ ساله، در ازای قبول یک ماموریت سری، همسایه ی احسان، دندونپزشک و جراح فک و صورت ۳۳ ساله می شه و تمام سعیش رو می کنه تا بتونه از زیر و بم زندگیه آقای دکتر سر در بیاره…
خلاصه رمان سقوط آزاد
10:11 شب؛ نگاهم را از ساعت مچ ي ام گرفتم و باز هم به بدنه ي قهوه يا سوخته ي در خيره شدم. مطمئن نبودم اما صدایی از اعماق وجودم صدا زد “زمان خوبي رو برا ي شروع انتخاب نكردي ” سرم را با تكان دادن، از شر فكرها ي مزاحم خلاص كردم يعني. دوست داشتم كه نيا طور فكر كنم. دوباره شال را با وسواس رو ي سرم مرتب و نفسم را يك بار ديگر تازه كردم.
چشم ها مي را بستم و ديالوگ های از پيش آماده شده را، یکی یکی در ذهنم مرور كردم. بعد از التماس به اعتماد به نفسِ كم رنگ شده ام، دستم را روي زنگ گذاشتم و كوتاه و نرم فشار دادم بود كه صداي خواب آلود و بی حوصله ي مردانه اش از پشت در بلند شد.داخل آشپزخانه شدم و همان طور که موهايم را بالاي سرم جمع مي کردم، با چشم هايم به چاي حسابي جوشيده ي روي چاي ساز نگاه کردم.
هنوز از بستن موهايم فارغ نشده بودم که تلفن خانه به صدا در آمد. در تمام مدت اقامتم در اين خانه، اولين بار بود که تلفن اين خانه زنگ مي خورد. تماس ها هميشه به تلفن همراه احسان بود و اين تماس به خانه، کمي عجيب به نظر مي رسيد. نگاهم را به در حمام دوختم و گوش تيز کردم. وقتي از شنيدن صداي دوش آب مطمئن شدم، براي جواب دادن به تلفن، به سمت هال رفتم. گوشي را برداشتم و دستم را روي دهانه اش گذاشتم. صداي دختر جواني در گوشم پيچيد:
